مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
مقام پدر و مادر منبع منبرهای حاج آقا محرابیان
جمعه بیست و یکم دی ۱۴۰۳ ساعت 6:28 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

سخنرانی مکتوب ماه صفر

موضوع : سیره امام حسن علیه السلام

(احترام به والدین)

يك عمل هست كه خداوند در قرآن در كنار عبادت خودش قرار داده است:

وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً (اسراء)23

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو : بعد از اصل توحيد به يكى از اساسى‏ترين تعليمات انسانى انبياء ضمن تاكيد مجدد بر توحيد اشاره كرده مى‏گويد: پروردگارت فرمان داده كه تنها او را بپرستيد و نسبت به پدر و مادر نيكى كنيد" (وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً).

" قضاء" مفهوم مؤكدترى از" امر" دارد، و امر و فرمان قطعى و محكم را مى‏رساند و اين نخستين تاكيد در اين مساله است.

قرار دادن توحيد يعنى اساسى‏ترين اصل اسلامى در كنار نيكى به پدر و مادر تاكيد ديگرى است بر اهميت اين دستور اسلامى.

مطلق بودن" احسان" كه هر گونه نيكى را دربرمى‏گيرد و همچنين،" والدين" كه مسلمان و كافر را شامل مى‏شود، سومين و چهارمين تاكيد در اين جمله است.

نكره بودن احسان (احسانا) كه در اين گونه موارد براى بيان عظمت مى‏آيد پنجمين تاكيد محسوب مى‏گردد(1)

يك :روايت :

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْئاً أَهْوَنَ مِنْهُ لَنَهَى عَنْه (2)

حضرت صادق عليه السلام فرمود: كمترين آزار (به پدر و مادر) گفتن اف (بآنها) است، و اگر خداى عز و جل چيزى را آسان‏تر و خوارتر از آن ميدانست از آن نهى ميفرمود.

توضيح :

- اشاره است بگفتارخداى تعالى كه درسوره اسراءآيه 23 فرمايد: «فَلاتَقُلْلَهُماأُفٍّ ...» پس بآندو (يعنى پدرومادر) اف مگوونهيب نزن برايشان،واف كلمه‏اى است كه دركراهت و ضجراستعمال شود: يعنى گوينده آن بواسطه بدى حال وكراهت ازچيزى آنرا بر زبان جارى كند»

دو: روايت

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاهً. (3)

ترجمه (مصطفوي) «حضرت صادق عليه السلام فرمود: هركس به پدرومادرخود نظردشمنى كند درصورتى كه آن دو به او ستم (نيز) كرده باشند،خداوند نمازش را نپذيرد.

شرح :

- يعنى در صورت ستم به او نيز قبول نشود تاچه رسد به اينكه به او نيكى كنند»

سيدقطب در تفسيرفى ظلال القران حديثى به اين مضمون از پيامبر صلی الله علیه و آله نقل مى‏كند كه مردى مشغول طواف بود و مادرش را بر دوش گرفته طواف مى‏داد،پيامبر صلی الله علیه و آله را در همان حال مشاهده كردعرض كردآيا حق مادرم را با اينكار انجام دادم، فرمود: نه حتى جبران يكى از ناله‏هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى‏كني(4)

داستان: رضايت والدين‏

خدمت حضرت امام "قدس سره" بودم كه دخترى با گريه خدمت امام عرض كرد: مى‏خواهم كارهاى انقلابى بكنم، ولى پدر و مادرم نمى‏گذارند. امام فرمودند: از برنامه‏هاى انقلابى كارهايى را انجام بده كه پدر و مادرت راضى باشند.(5)

داستان روائی :

در حديثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانيم كه مردى نزد پيامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد من جوان با نشاط و ورزيده‏اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم كه از اين موضوع ناراحت مى‏شود، پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ارجع فكن مع والدتك فو الذى بعثنى بالحق لانسها بك ليلة خير من جهاد فى سبيل اللَّه سنة

" برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايى كه مرا به حق مبعوث ساخته است يك شب مادر با تو مانوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتراست . (6)

بعضي احسان را در سلام و دسته گل و مهماني و لباس و عيدي و مستحبّات مي‏دانند. ولي هيچ مي‏دانيد بهترين احسان چيست؟

در صدا زدن، اسم پدر را نبريد، بلكه بابا يا أبَتِ بگوييد.

جلو پدر راه نرو و قبل از پدر منشين. (7)

تعلیم نماز و سواد اموزی به والدین

حفظ شأن و حرمت ایشان و صبوری بر خدمت رسانی به آن ها.

پرداخت ديون‏ /سنن ابن ماجه‏.

قضاي نماز و حجّ و پرداخت دين و ردّ مظالم‏ /سنن ابن ماجه‏.

بردن والدين به نماز جمعه‏

عمل به وصيّت‏نامه‏

افراد فاميلي كه غير از والدين شما ديگري سراغشان را نمي‏گرفته، اكنون كه آنان از دنيا رفته‏اند شما كار آنان را انجام بده.

استغفار مرتّب‏ /سنن ابن ماجه‏.

اگر نذري دارد وفا نمايد كه اگر عاق هم باشد بارّ مي‏شود.

روايات مفصّلي درباره زيارت قبر والدين به خصوص روز جمعه و به خصوص تلاوت سوره يس وارد شده است.

امام مجتبی علیه السلام در تمام عمر شریفش وقف خدمت به دین و صبر برای حفظ دین بود . تا جائی که حتی در مراسم تشییع پیکر مطهرشان بنی امیه ملعون دست به تیر باران جنازه حضرت زدند و لکن امام حسین علیه السلام و سائر اهلبیت مأمور به صبر بودند و این حادثه را دیدند و تحمل کردند.

لا یوم کیومک یا اباعبدالله !

هر چه نبود بدن امام مجتبی علیه السلام را غسل دادند و کفن کردند . عده ای از بنی هاشم بودند تا زیر جنازه را بگیرند و در قبرستان مسلمین دفن کنند اما دلها بسوزد برای حسینی که سه روز و سه شب بدن عریان و بی سر او بر خاک صحرای کربلا افتاد ...

التماس دعا . . .

منبع:

1-تفسيرنمونه،ج‏12،ص: 74)

2-. اصول کافی ، ج2، ص: 348

3-.همان / 349

4- . تفسیر نمونه ج 12 ص 18

5-(خاطرات حجت الاسلام قرائتي ج2 ص 31)

6- . تفسیر نمونه / ج 12 / ص 79

7- . کنزالعمال / ج16 /473


نکات آیه 86 سوره نساء
جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 5:5 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

🔴چنانچه کار خیری - اعم از سلام ، دعا، صلوات ، انفاق ، زیارت و.. - انجام می دهیم آن را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنیم که ایشان طبق آیه شریفه 86 سوره نساء حتما بهتر از آن به ما پاسخ می دهد.

🟢وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا

مشاهده آیه در سوره

[4–86] (مشاهده آیه در سوره)

When you are greeted with a salute, greet with a better one than it, or return it; indeed Allah takes account of all things.

معانی کلمات آیه

✅تحية: سلام كردن و ديگر نيكى ها. تحيت از سلام اعم است و در اصل ماده به معنى زنده ماندن و زنده نگه داشتن است. «إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ: چون با نيكى يا سلامى روبرو شديد».[۱]

تفسیر آیه

  • تفسیر نور
  • اثنی عشری
  • روان جاوید
  • اطیب البیان
  • برگزیده تفسیر نمونه
  • سایر تفاسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)

وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَسِيباً «86»

و هرگاه شما را به درودى ستايش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحيّت گوييد يا (لااقّل) همانند آن را (در پاسخ) باز گوييد كه خداوند همواره بر هر چيزى حسابرس است.

🟦نکته ها

🔶مراد از «تحيّت»، سلام كردن به ديگران، يا هر امر ديگرى است‌ «1» كه با آرزوى حيات و سلامتى و شادى ديگران همراه باشد، همچون هديه دادن. چنانكه وقتى كنيزى به امام حسن عليه السلام دسته گلى هديه داد، امام او را آزاد كرد و اين آيه را قرائت فرمود.

🔶در اسلام، تشويق به سلام به ديگران شده، چه آنان را بشناسيم يا نشناسيم. و بخيل كسى شمرده شده كه در سلام بخل ورزد. و پيامبر به هر كس مى‌رسيد حتّى به كودكان، سلام مى‌داد.

🔶در نظام تربيتى اسلام، تحيّت تنها از كوچك نسبت به بزرگ نيست، خدا، پيامبر و فرشتگان، به مؤمنان سلام مى‌دهند.

سلام خدا. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «2»

سلام پيامبر. «إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «3»

سلام فرشتگان. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «4»

(به آداب سلام در روايات مراجعه شود).

«1». تفسير قمى، ج 1، ص 145.

«2». صافّات، 79.

«3». انعام، 54.

«4». نحل، 32.

جلد 2 - صفحه 123

🟩پیام ها

1- رابطه‌ى عاطفى خود را با يكديگر گرم‌تر كنيد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ»

2- ردّ احسانِ مردم نارواست، بايد آن را پذيرفت و به نحوى جبران كرد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»

3- پاسخ محبّت‌ها و هدايا را نبايد تأخير انداخت. حرف فاء در كلمه‌ «فَحَيُّوا» نسانه تسريع است.

4- پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»

5- در پاسخ نيكى‌هاى ديگران، ابتدا به سراغ پاسخ بهتر رويد، اگر نشد، پاسخى مشابه. «بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»

6- از تحيّت‌هاى بى‌جواب نگران باشيد، كه اگر مردم پاسخ ندهند، خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بى‌جواب گذاريد، كه خداوند به حساب شما مى‌رسد. «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَسِيباً»

پانویس

  1. پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع

  • تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
  • اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
  • تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
  • تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
  • برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
  • تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌

چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام
سه شنبه هفتم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 5:7 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لا أدبَ لِمَن لا عَقْلَ لَهُ .

آن را كه خرد نيست ، ادب نيست .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۱ / ۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لَمّا سَألَهُ أبوهُ عنِ الشُّحِّ : أن تَرى ما في يَدَيكَ شَرَفا وما أنفَقتَ تَلَفا .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از او درباره تنگ چشمى ـ : تنگ چشمى آن است كه آنچه را دارى مايه شرافت پندارى و آنچه را انفاق كنى ، تلف شده و بر باد رفته انگارى .

وسائل الشيعه : ۱۶ / ۵۳۹ / ۱ .

امام حسن سلام الله علیه :

  1. وقد سُئلَ عن الجُبن : الجُرأةُ على الصَّديقِ ، والنُّكُولُ عَن العَدُوِّ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه : بزدلى چيست ؟ ـ : دليرى در برابر دوست و گريختن از برابر دشمن .

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لمّا سألَهُ أبوه عن تفسيرِ الجَهلِ : سُرعهُ الوُثوبِ علَى الفُرْصةِ قبلَ الاسْتِمْكانِ مِنها ، والامْتِناعُ عنِ الجَوابِ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از تفسير نادانى ـ : زود پريدن روى فرصت پيش از آن كه آن را كاملاً به دست آورى و خوددارى كردن از جواب .

معاني الأخبار : ۴۰۱ / ۶۲

امام حسن سلام الله علیه :

  1. وقد سُئلَ عنِ الحِلْمِ : كَظْمُ الغَيظِ ومِلْكُ النَّفْسِ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از معناى بردبارى ـ : (بردبارى) فرو خوردن خشم و خويشتندارى است .

امام حسن سلام الله علیه :

  1. مَن عَبدَ اللّه َ عَبّدَ اللّه ُ لَهُ كُلَّ شَيءٍ .

هر كه خدا را بندگى كند خداوند همه اشياء را بنده او گرداند .

تنبيه الخواطر : ۲ / ۱۰۸

امام حسن سلام الله علیه :

  1. ما فَتَحَ اللّه ُ عز و جل على أحدٍ بابَ مسألةٍ فَخَزنَ عَنهُ بابَ الإجابةِ .

خداوند عز و جل باب مسألت (و دعا) را به روى هيچ كس نگشود ، كه باب اجابت را به روى او بسته باشد .

امام حسن سلام الله علیه :

  1. أنا الضَّامِنُ لِمَن لَم يَهجُسْ في قلبهِ إلاّ الرّضا أن يَدعُوَ اللّه َ فَيُستَجابَ لَهُ .

كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى (خدا) خطور نكند ، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند .

بحارالانوار : ۲۵/۳۵۱/۴۳

امام حسن سلام الله علیه :

  1. مَن قَرَأ القرآنَ كانَت لَهُ دعوةٌ مُجابةٌ إمّا مُعَجَّلَةً و إمّا مُؤَجَّلةً .

كسى كه قرآن بخواند ، يك دعاى مستجاب شده دارد ، دير مستجاب شود ، يا زود .

بحارالانوار : / ۹۳ / ۳۱۳ / ۱۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. مَنِ اتَّكَلَ على حُسنِ الاختِيارِ مِنَ اللّه ، لَم يَتَمَنَّ أ نّهُ في غَيرِ الحالِ التي اختارَها اللّه ُ لَهُ .

هركه به حُســن انتخاب خداوند تكيه كند ، جز آن وضعى را كه خدا برايش برگزيده است ، آرزوى داشتن وضعى ديگر نكند .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۰۶ / ۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. كيفَ يكونُ المؤمنُ مؤمنا وهو يَسخَطُ قِسمَةُ ويُحَقِّرُ مَنزِلَتَهُ والحاكِمُ علَيهِ اللّه ُ ؟ !

مؤمن چگونه مى تواند مؤمن باشد در حالى كه از قسمت خود ناخشنود باشد و منزلت و وضعيت خود را ناچيز شمارد با آن كه كه حاكم بر او (و تعيين كننده سرنوشتش) خداست ؟.

بحارالانوار : ۴۳ / ۳۵۱ / ۲۵

امام حسن سلام الله علیه :

  1. ما نَقَصَتْ زكاةٌ مِن مالٍ قَطُّ .

زكات ، هرگز چيزى را از ثروت كم نمى كند .

بحارالانوار : ۹۶ / ۲۳ / ۵۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لرجل جاءَ إلَيهِ يَستَشِيرُهُ في تَزويجِ ابنَتِهِ : زَوِّجْها مِن رَجُلٍ تَقِيٍّ ، فإنّهُ إن أحَبَّها أكرَمَها وإن أبغَضَها لَم يَظلِمْها .

امام حسن عليه السلام ـ خطاب به مردى كه با ايشان در باره ازدواج دختر خود مشورت كرد ـ : او را به مردى باتقوا شوهر ده ؛ زيرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گراميش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وى ستم نمى كند .

مكارم الأخلاق : ۱ / ۴۴۶ / ۱۵۳۴

امام حسن سلام الله علیه :

  1. إنّ المسألَةَ لا تَحِلُّ إلاّ في إحدى ثلاثٍ : دَمٍ مُفجِعٍ ، أو دَينٍ مُقرِحٍ ، أو فَقرٍ مُدقِعٍ .

درخواست كردن روا نيست مگر در يكى از اين سه جا : خون بهاى سنگين ، يا بدهكارى توانفرسا ويا فقر كُشنده.

امام حسن سلام الله علیه :

  1. الإعطاءُ قَبلَ السُّؤالِ مِن أكبَرِ السُّؤدُدِ .

بخشيدن پيش از طلب كردن (كسى) از بزرگترين سرورى است .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۳ / ۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. وقد سُئلَ عنِ الشَّجاعةِ : مُواقَفَةُ الأقرانِ ، والصَّبرُ عِندَ الطِّعانِ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه شجاعت چيست ؟ ـ : ايستادگى در برابر هماوردان و پايدارى در نبرد .

تحف العقول : ۲۲۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. في جَوابِ رَجُلٍ قالَ لَهُ : إنّي مِن شِيعَتِكُم : يا عبدَ اللّه ، إن كُنتَ لَنا في أوامِرِنا و زَواجِرِنا مُطِيعا فقد صَدَقتَ ، وإن كُنتَ بخِلافِ ذلكَ فلا تَزِدْ في ذُنوبِكَ بدَعواكَ مَرتَبةً شَرِيفَةً لَستَ مِن أهلِها ، لا تَقُلْ : أنا مِن شِيعَتِكُم ، ولكن قُل : أنا مِن مُوالِيكُم ومُحِبِّيكُم ومُعادِي أعدائكُم ، وأنتَ في خَيرٍ وإلى خَيرٍ .

امام حسن عليه السلام ـ در جواب مردى كه عرض كرد : من از شيعيان شما هستم ـ : اى بنده خدا ! اگر مطيع اوامر و نواهى ما باشى ، راست مى گويى ، ولى اگر چنين نباشى ، پس با ادعاى منزلت والايى كه تو اهل آن نيستى ، بر گناهانت ميفزاى . مگو : من از شيعيان شما هستم ، بلكه بگو : من از دوستداران شما و دشمن دشمنان شما هستم . در اين صورت ، تو آدم خوبى هستى و به خوبى گرايش دارى .

تنبيه الخواطر : ۲ / ۱۰۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. قد أكثَرَ مِن الهَيبهِ الصامِتُ .

آدم خموش ، بسيار پُر هيبت است .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۳ / ۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. نِعمَ العَونُ الصَّمتُ في مَواطِنَ كثيرَةٍ وإن كُنتَ فَصِيحا .

در بسيارى جاها ، چه ياور نيكويى است ، خاموشى ؛ هر چند كه سخنور باشى .

معاني الأخبار : ۴۰۱ / ۶۲

امام حسن سلام الله علیه :

  1. المَصائبُ مَفاتيحُ الأجرِ .

مصيبتها ، كليدهاى اجرند .

أعلام الدين : ۲۹۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن يُصاحِبوكَ بهِ .

با مردم آن گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار كنند .

أعلام الدين : ۲۹۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. بِالعَقلِ تُدرَكُ الدّارانِ جَميعا ، ومَن حُرِمَ مِنَ العَقلِ حُرِمَهُما جَميعا .

با خرد است كه هر دو سرا به دست مى آيد و هر كه از خرد محروم باشد ، از هر دو سرا محروم شود .

كشف الغمّه : ۲ / ۱۹۷

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لَمّا سُئلَ عَنِ العَقلِ : التَّجَرُّعُ لِلغُصَّةِ حَتّى تَنالَ الفُرصَةَ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به ايـن سؤال كه خرد چيست ؟ ـ : جام اندوه را جُرعه جُرعه نوشيدن تا به دست آمدن فرصت .

معاني الأخبار : ۲۴۰ / ۱

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لَمّا سَألَهُ أبوهُ عليه السلام عَنِ العَقلِ : حِفظُ قَلبِكَ ما استَودَعتَهُ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال پــدر بزرگوارش از او كه خرد چيست ؟ ـ : اين كه دلت آنچه را به او مى سپارى ، نگه دارد .

معاني الأخبار : ۴۰۱ / ۶۲

امام حسن سلام الله علیه :

  1. العاداتُ قاهِراتٌ ، فَمَنِ اعتادَ شَيئا في سِرِّهِ وخَلَواتِهِ ، فَضَحَهُ في عَلانِيَتِهِ وعِندَ المَلَأِ .

عـادتها مقهور كننده اند . پس ، هر كس در نهان و خلوتهاى خود به چيزى عادت كند ، همان چيز او را در آشكار و ميان جمع رسوا سازد .

تنبيه الخواطر : ۲ / ۱۱۳

امام حسن سلام الله علیه :

  1. الغَفلَةُ تَركُكَ المَسجِدَ، وطاعَتُكَ المُفسِدَ .

غفلت آن است كه مسجد (رفتن براى نماز) را ترك كنى و از شخص مفسد فرمان برى .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۵ / ۱۰

امام حسن سلام الله علیه :

  1. إنّ اللّه َ عز و جل بِمَنِّهِ ورَحمَتِهِ لَمّا فَرَضَ عَليكُمُ الفَرائضَ لم يَفرِضْ علَيكُم لِحاجَةٍ مِنهُ إلَيهِ ، بَل رَحمَةً مِنهُ إلَيكُم (علَيكُم) لا إلهَ إلاّ هُو ، لَِيميزَ الخَبيثَ مِن الطَّيِّبِ ، ولِيَبتَلِيَ ما في صُدورِكُم ، ولُِيمَحِّصَ ما في قُلوبِكُم .

خداوند عز و جل چون از روى كرم و رحمت خود فرايض را بر شما واجب ساخت ، نه بدان سبب بود كه به شما نياز داشت ، بلكه از سر مهر و رحمت آن خداى يگانه به شما بود ، تا ناپاك را از پاك جدا سازد و آنچه را در سينه هاى شماست ، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شماست ، ناب و خالص گرداند .

بحارالانوار : ۲۳ / ۹۹ / ۳

امام حسن سلام الله علیه :

  1. التفكُّرُ حَياةُ قَلبِ البَصيرِ .

انديشيدن، مايه زنده دلىِ صاحب بصيرت است.

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۵ / ۱۱

امام حسن سلام الله علیه :

  1. اُوصيكُم بتَقوَى اللّه وإدامَةِ التَّفَكُّرِ ؛ فإنَّ التَّفَكُّرَ أبو كُلِّ خَيرٍ واُمُّهُ .

شما را به تقواى الهى و تداوم انديشه سفارش مى كنم ؛ زيرا كه انديشيدن پدر و مادر همه خوبيهاست .

تنبيه الخواطر : ۱ / ۵۲

امام حسن سلام الله علیه :

  1. اعلمْ أنَّ مُروَّةَ القَناعَةِ والرِّضا أكثرُ مِن مُرُوّةِ الإعطاءِ .

بدان ، كه مردانگىِ قناعت و خرسندى ، بيش از جوانمردىِ بخشش است .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۱۱ / ۶

امام حسن سلام الله علیه :

  1. لا يَنبغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَعاظَمَ، فإنّ رِفعَةَ الذينَ يَعلَمونَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَواضَعُوا ، و (عِزَّ) الذينَ يَعرِفُونَ ما جَلالُ اللّه أن يَتَذَلَّلُوا (لَهُ ) .

سـزاوار نـيـست كـسى كـه بـزرگى خـدا را مى شناسد، خود بزرگ بين باشد ؛ زيرا بلند مرتبگى كسانى كه عظمت خدا را مى دانند ، در اين است كه افتادگى كنند و عزّت كسانى كه جلال و شكوه خدا را مى شناسند ، در اين است كه اظهار ذلّت كنند .

بحارالانوار : ۷۸ / ۱۰۴ / ۳

امام حسن سلام الله علیه :

  1. فِي المَائدةِ اثْنَتَا عَشرَةَ خَصْلَةً يَجِبُ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أنْ يَعْرِفَهَا : أرْبَعٌ مِنْها فَرْضٌ ، وَ أرْبَعٌ سُنَّةٌ ، وأرْبَعٌ تأدِيبٌ . فَأمَّا الفَرْضُ : فَالمَعْرِفَةُ ، وَالرِّضَا ، وَالتَّسْمِيَةُ ، وَالشُّكْرُ . وَأمَّا السُّنَّةُ : فَالوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ ، والجُلُوسُ عَلَى الجَانِبِ الأيْسَرِ ، والأكْلُ بِثَلاثِ أصَابِعَ . وَلَعْقُ الأصَابِعِ . وَأمّا التَّأدِيبُ : فَالأكْلُ مِمَّا يَلِيكَ ، وَتَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ ، وَتَجْوِيدُ المَضْغِ ، وَقِلّةُ النّظَرِ فِي وُجُوهِ النّاسِ .

آداب سفره دوازده تاست كه هر مسلمانى بايد آنها رابداند : چهارتاى آنها واجب است ، چهار تا سنّت (مستحب) و چهار تا از باب رعايت ادب مى باشد . امّا آن چهارتا كه واجبند : معرفت ، خشنودى ، نام خدا بر زبان آوردن و شكرگزارى . و آن چهار كه سنّت است : دست شستن پيش از غذا خوردن ، نشستن بر طرف چپ (بدن) ، خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتها . و امّا آن چهار كه از باب رعايت ادب مى باشد : خوردن از آنچه در جلوى توست ، كوچك گرفتن لقمه ، خوب جويدن غذا و كمتر نگاه كردن به صورت مردم .

بحارالانوار : ۷۳ / ۳۰۵ / ۲۳

الإمام الحسن عليه السلام :

  1. عَلِّمِ النّاسَ وتَعَلَّم عِلمَ غَيرِكَ ، فَتَكونَ قَد أتقَنتَ عِلمَكَ وعَلِمتَ ما لَم تَعلَم

به مردم بياموز و دانش ديگران را فراگير ، تا دانش خود را استوار كرده و آنچه را كه ندانسته اى بدانى .

كشف الغمّة : ۲ / ۱۹۷ .

امام حسن عليه السلام :

  1. لا يَعزِبُ الرَّأيُ إلاّ عِندَ الغَضَبِ .

رأى [درست] جز هنگام خشم پنهان نمى ماند .

نزهة الناظر : ۷۲ / ۱۴

امام حسن عليه السلام :

  1. قَطعَ العِلمُ عُذرَ المُتَعَلِّمينَ .

دانش عذر دانش اندوزان را گسسته است .

تحف العقول : ۲۳۶ .

امام حسن عليه السلام :

  1. يا بنَ آدمَ ، إنّكَ لم تَزَلْ في هَدمِ عُمرِكَ مُنذُ سَقَطتَ مِن بَطنِ اُمِّكَ ، فَخُذْ مِمّا في يَدَيكَ لِما بَينَ يَدَيكَ ؛ فإنّ المؤمنَ يَتَزوَّدُ ، و الكافِرَ يَتَمتَّعُ

اى فرزند آدم! تو از همان زمان كه از شكم مادرت افتاده اى، پيوسته در راه ويران كردن [خانه ]عمرت قدم بر مى دارى. پس، از آنچه در دست دارى براى آنچه در پيش دارى بهره برگير؛ زيرا كه مؤمن توشه بر مى دارد و كافر خوش مى گذراند.

بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۱۲ /۶ .

امام حسن عليه السلام :

  1. أسلَمُ القُلوبِ ما طَهُرَ مِن الشُّبُهاتِ .

سالمترين دلها، دلى است كه از شبهات پاك باشد.

تحف العقول : ۲۳۵ .

امام حسن عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عنِ الكَرَمِ ـ :

  1. الابتِداءُ بالعَطيَّةِ قَبلَ المَسألةِ ، و إطعامُ الطَّعامِ في المَحْلِ .

امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه بزرگوارى چيست؟ ـ فرمود : دَهِش پيش از خواهش و اطعام كردن در قحطى.

بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۰۲ /۲

امام حسن عليه السلام :

  1. مَن عَدَّدَ نِعَمَهُ مَحَقَ كَرَمَهُ .

هر كه احسانهاى خود را بر شمرد، بخشندگى خويش را از بين برده است.

بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۱۳ /۷ .

الإمام الحسن عليه السلام ـ في ذَمِّ الدُّنيا ـ :

  1. الرّاغِبُ فيها عَبدٌ لِمَن يَملِكُها .

امام حسن عليه السلام ـ در نكوهش دنيا ـ : دنياخواه، بنده دنيادار است.

كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۲۱۴ ح ۴۴۲۳۶

موضوعات مرتبط: امام حسن مجتبی

روضه نگرانی امام حسین علیه السلام برای اتفاقاتی که پس از شهادت خواهد افتاد...
چهارشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۸ ساعت 5:41 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

السلام عليك يا بقيه الله

 

آقا نوشته اند،كه جدت كفن نداشت

 

گيرم كفن نداشت،چرا پيرهن نداشت

 

كفني داشت زخون و سم مركب، خاك صحرا

 

*كي گفته كفن نداشته؟مگه كفن اوني نيست كه بدن رو مي پوشونه؟*

 

كفني داشت زخون و سم مركب، خاك صحرا

 

تا نگويند حسين ابن علي بي كفن است

 

پيچيده بود در خودش از آتش عطش

 

داغي كه داشت در جگرخود حسن نداشت

 

*ميدونه الان به خيمه ها مي خوان حمله كنن،ميدونه اين زن و بچه ديگه پاسباني ندارن،ميدونه آگه اينا حمله كنن،اولين كاري كه كنن،خيمه ها رو ميسوزونن ،ميدونه اگه اينا حمله كنن سرهاي شهدا رو از بدن جدا ميكنن،ميدونه اگه اينا حمله كنن،هر چي تو خيمه ها هست به غارت مي برن،خيلي نگران بود،لذا وقتي اون نانجيب رو سينه نشت*

 

چشمي به چشم قاتل و چشمي به خيمه ها

 

همراه كاروان خود اي كاش زن نداشت

 

*اين تازه اول جسارت بود،خوب شد نبودي ببيني با خواهرت چه كردن؛البته از رو نيزه داشت نگاه ميكرد ..." بعضي ها گفتن سر بريده چشم هاشو بست،يعني من خجالت زده ي زينبم .... من باشم و ببينم نامحرما دور خواهرم حلقه بزنن ... من باشم ببينم بر قطره هاي اشك زينب خنده كردن ... من باشم ببينم يه مشت مست لايعقل ،يه مشت رقاصه خوان ها و آوازه خوان ها، دور خواهرم دارن شادي مي كنن*

 

زينب و كوچه و بازار كجا

 

زينب و مجلس اغيار كجا

 

*كيه اين خانم؟يحيي مازني ميگه من بيست سال همسايه ي علي بودم، يه بارم نشد قد و قامت زينبشو ببينم ..." همين قد بدون تا كربلا هيچ كي قد و قامتشو نديده بود، اما بعد كربلا ورق برگشت ، يا صاحب الزمان ببخش آقا ... ديگه چشمي نمانده بود كه زينب رو نديده باشه "عليها ارذل ثيابها" اينقده تازيانه بر اين بدن زده بودن ... كه لباسش مثل لباس ابي عبدالله كهنه شده بود"

 

وقتي به دنيا اومد قنداقشو كه پيغمبرگرفت ،يه لحظه فاطمه ديد پيغمبر لب هاشو گذاشت رو گونه هاي زينب ... "فوضع فمه الشريف علي خده المنيف" هي شروع كرد صورت زينب و بوسيدن" وبكت بُكاءاً شديداً "فاطمه هم گريه كرد.

 

"بابا ثواب كسي كه بر زينب گزيه كنه چيه؟فرمود ثوابش برابري مي كنه با گريه ي بر حسن و حسين" يه بيت بگم و دعات كنم،صدا زد: داداش!*

 

آب ،آب با قيمت جان ميدادن

 

پاسخ ما به سنان مي دادن

 

دختر قرآن و كعب ني كجا؟

 

عمّۀ سادات و بزم مي كجا؟

 

كوچه هاي شام فردا شاهدن

 

سنگ ها گويند زينب را زدن

 

 *حسين .....*

 

"بابي المستضعف الغريب يا اباعبدالله"

 

*يه جاي سالم توي بدنش نبود، اربعين كه اومد كربلا.داداش! يادته اون روز من تو رو نشناختم،اگه الان تو بلند شي تو هم من رو نميشناسي.

 

 به عظمت و مصيبت عمه جان امام زمان(عج)، تو را ميخوانيم:"يا الله..." 


 
موضوعات
برچسب ها
دیگر موارد