السلام عليك يا بقيه الله
آقا نوشته اند،كه جدت كفن نداشت
گيرم كفن نداشت،چرا پيرهن نداشت
كفني داشت زخون و سم مركب، خاك صحرا
*كي گفته كفن نداشته؟مگه كفن اوني نيست كه بدن رو مي پوشونه؟*
كفني داشت زخون و سم مركب، خاك صحرا
تا نگويند حسين ابن علي بي كفن است
پيچيده بود در خودش از آتش عطش
داغي كه داشت در جگرخود حسن نداشت
*ميدونه الان به خيمه ها مي خوان حمله كنن،ميدونه اين زن و بچه ديگه پاسباني ندارن،ميدونه آگه اينا حمله كنن،اولين كاري كه كنن،خيمه ها رو ميسوزونن ،ميدونه اگه اينا حمله كنن سرهاي شهدا رو از بدن جدا ميكنن،ميدونه اگه اينا حمله كنن،هر چي تو خيمه ها هست به غارت مي برن،خيلي نگران بود،لذا وقتي اون نانجيب رو سينه نشت*
چشمي به چشم قاتل و چشمي به خيمه ها
همراه كاروان خود اي كاش زن نداشت
*اين تازه اول جسارت بود،خوب شد نبودي ببيني با خواهرت چه كردن؛البته از رو نيزه داشت نگاه ميكرد ..." بعضي ها گفتن سر بريده چشم هاشو بست،يعني من خجالت زده ي زينبم .... من باشم و ببينم نامحرما دور خواهرم حلقه بزنن ... من باشم ببينم بر قطره هاي اشك زينب خنده كردن ... من باشم ببينم يه مشت مست لايعقل ،يه مشت رقاصه خوان ها و آوازه خوان ها، دور خواهرم دارن شادي مي كنن*
زينب و كوچه و بازار كجا
زينب و مجلس اغيار كجا
*كيه اين خانم؟يحيي مازني ميگه من بيست سال همسايه ي علي بودم، يه بارم نشد قد و قامت زينبشو ببينم ..." همين قد بدون تا كربلا هيچ كي قد و قامتشو نديده بود، اما بعد كربلا ورق برگشت ، يا صاحب الزمان ببخش آقا ... ديگه چشمي نمانده بود كه زينب رو نديده باشه "عليها ارذل ثيابها" اينقده تازيانه بر اين بدن زده بودن ... كه لباسش مثل لباس ابي عبدالله كهنه شده بود"
وقتي به دنيا اومد قنداقشو كه پيغمبرگرفت ،يه لحظه فاطمه ديد پيغمبر لب هاشو گذاشت رو گونه هاي زينب ... "فوضع فمه الشريف علي خده المنيف" هي شروع كرد صورت زينب و بوسيدن" وبكت بُكاءاً شديداً "فاطمه هم گريه كرد.
"بابا ثواب كسي كه بر زينب گزيه كنه چيه؟فرمود ثوابش برابري مي كنه با گريه ي بر حسن و حسين" يه بيت بگم و دعات كنم،صدا زد: داداش!*
آب ،آب با قيمت جان ميدادن
پاسخ ما به سنان مي دادن
دختر قرآن و كعب ني كجا؟
عمّۀ سادات و بزم مي كجا؟
كوچه هاي شام فردا شاهدن
سنگ ها گويند زينب را زدن
*حسين .....*
"بابي المستضعف الغريب يا اباعبدالله"
*يه جاي سالم توي بدنش نبود، اربعين كه اومد كربلا.داداش! يادته اون روز من تو رو نشناختم،اگه الان تو بلند شي تو هم من رو نميشناسي.
به عظمت و مصيبت عمه جان امام زمان(عج)، تو را ميخوانيم:"يا الله..."
