مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
ملاک نماینده اصلح از زبان رهبری 16بهمن1398 دیدار اقشار مختلف مردم
پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 16:31 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

جدیدترین شاخص های نماینده مجلس اصلح از نظر رهبری

موضوعات مرتبط: حکومت اسلامی


دعاهای بی جواب
پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 11:41 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

دعاهای بی جواب!

136 بازدید 

تاریخ ارائه : 3/1/2015 8:39:00 AM

موضوع: علوم قرآنی

این که می گویند هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد، حرفی کاملاً حساب شده و حکیمانه است. خداوند متعال بارها و با عبارات مختلف به انسان فرموده دعا کن که هر چه از من بخواهی به تو خواهم داد؛ اما این خواستن و دعا کردن باید بجا و به موقع باشد. دعا برای دنیا و در دنیاست و برای کسی است که معتقد باشد و از خدا بخواهد؛ اما اگر کسی خدا را قبول ندارد، یا در دعا کاهلی کند که وقت آن بگذرد، دیگر زمان خواستن نیست؛ آنگاه که جان به حنجره برسد، آنگاه که گرفتار عذاب قبر و برزخ بشویم، آنگاه که آتش جهنم را به چشم ببینیم، دیگر چه وقت درخواست و چه جای دعا کردن است؟!

در این یادداشت برخی از دعاها و درخواست های نا بجا که در قرآن بازگو شده است را برشمرده، توجه و دقت در آن ها را به خواننده محترم واگذار می کنیم:

1.اکنون می خواهیم توبه کنیم! اگر وقت توبه گذشته باشد، توبه فایده ندارد

الف) «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً»؛[1]

براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى‏دهند، و هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا مى‏رسد مى‏گوید: «الان توبه کردم!» توبه نیست؛ و نه براى کسانى که در حال کفر از دنیا مى‏روند؛ اینهاکسانى هستند که عذاب دردناکى برایشان فراهم کرده‏ایم.

ب) «وَ جاوَزْنا بِبَني‏ إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمين‏؛ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدين‏»؛[2]

و بنى اسرائيل را از دريا (ى احمر) عبور داديم و فرعون و سپاهيان او از روى ستم و تجاوز از پى آنان رفتند تا آنگاه كه غرق، او را فرا گرفت گفت: باور كردم كه معبودى نيست جز آن كس كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده اند و من از تسليم شدگانم؛ (به او گفته شد:) آيا اكنون (ايمان مى آورى) در حاليكه از پيش عصيان كردى و از فسادگران بودی؟!

2. مرگ ما را به تأخیر اندازید!

الف) «وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين‏؛ وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون‏»؛[3]

و از آنچه به شما عطا كرده ايم انفاق كنيد پيش از آن كه مرگ به سراغ يكى از شما بيايد، پس او بگويد: پروردگارا! كاش مدّتى اندك به من مهلت مى دادى تا انفاق كنم و از صالحان گردم. و خداوند هرگز [مرگ] كسى را وقتى كه اجلش رسيده باشد به تأخير نمى اندازد; و خدا به آنچه مى كنيد آگاه است.

ب) «وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوال‏»؛[4]

و مردم را بيم ده از روزى كه عذاب به سوى آنان مى آيد; پس كسانى كه ستم كرده اند مى گويند: پروردگارا! ما را تا زمانى نزديك (كوتاه) مهلت ده تا دعوتت را اجابت كنيم و از رسولانت پيروى نماييم. آيا [شما طغيان نكرديد] و شما نبوديد كه پيش از اين سوگند ياد مى كرديد كه هرگز براى شما زوالى نيست؟

3. ما را به دنیا برگردانید!

الف) «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُون‏؛ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون‏»؛[5]

[كافران دست از كفر خود بر نمى دارند] تا وقتى كه مرگِ يكى از آنان فرا رسد، مى گويد: پروردگارا! مرا برگردانيد. شايد من در مورد آنچه ترك كرده ام كارى شايسته انجام دهم، نه چنين است; بى شك اين سخنى [بى حاصل] است كه او گوينده آن است، و پيش رويشان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى شوند.

ب) «وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُون‏»؛[6]

و[صحنه دلخراشى را خواهى ديد] اگر ببينى وقتى كه اين مجرمان [منكر معاد] نزد پروردگار خود سرهايشان را به زيرافكنده اند [و مى گويند:]  پروردگارا! بينا و شنوا شديم، پس ما را [به دنيا] برگردان تا كار شايسته انجام دهيم كه ما حتماً به يقين رسيده ايم.

ج) «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْويلَهُ يَوْمَ يَأْتي‏ تَأْويلُهُ يَقُولُ الَّذينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُون‏»؛[7]

آيا آنان جز در انتظار تحقّق يافتن [تهديدهاى] آنند؟ روزى كه آن [تهديدها] تحقّق يابد كسانى كه قبلا آن را فراموش كرده اند مى گويند: به راستى رسولان پروردگارمان حق را آوردند، پس آيا شفيعانى براى ما هست كه به سود ما شفاعت كنند يا برگردانده شويم تا غير از آنچه انجام مى داديم انجام دهيم؟ بى شك آنان [سرمايه فطرت] خود را از دست داده اند و آنچه به دروغ مى ساختند از دستشان رفته است.

4. ما را از جهنم نجات دهید!

الف) «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُون‏؛ قالَ اخْسَؤُا فيها وَ لا تُكَلِّمُون‏»؛[8]

پروردگارا! ما را از اين جا بيرون ببر، پس اگر [به گمراهی] برگشتيم حتماً ما ستمكار خواهيم بود. مى گويد: [اى سگان!] دور شويد و خوار در آن جا بمانيد و [در باره رفع عذاب] با من سخن مگوييد.

ب) «رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُون‏؛ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى‏ وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبين‏»؛[9]

[مى گويند:] پروردگارا! اين عذاب را از ما بردار; زيرا ما ايمان آورده ايم. اين تذكّر و بيدارى چه سودى براى آنان دارد؟ در حالى كه ايشان را رسولى روشنگر آمد.

آدرس آیات:

[1] . سوره نسا، آیه 18.

[2] . سوره یونس، آیه 90 و 91.

[3] . سوره منافقون، آیه 10 و 11.

[4] . سوره ابراهیم، آیه 44.

[5] . سوره مؤمنون، آیه 99 و 100.

[6] . سوره سجده، آیه 12.

[7] . سوره اعراف، آیه 53.

[8] . سوره مؤمنون، آیه 107 و 108.

[9] . سوره دخان، آیه 12 و 13

 

🔶منبع :پایگاه اندیشه وران حوزه

نویسنده : 


آیات 90 و 91 سوره يونس ایمان بی فایده فرعون
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 13:19 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

تفسیر نور (محسن قرائتی)

وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ «90»

 

وما بنى‌اسرائيل را از دريا عبور داديم. در حالى كه فرعون ولشكريانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال مى‌كردند تا چون غرقاب فرعون را فراگرفت گفت: ايمان آوردم كه معبودى نيست جز همان كه بنى‌اسرائيل به او ايمان آورده‌اند و من ازتسليم‌شده‌گانم.

 

جلد 3 - صفحه 616

 

نکته ها

مراد از «بحر»، در اين آيه، همان رودخانه‌ى درياگونه نيل است. عبور از آن، به فرمان الهى بود كه به موسى عليه السلام فرمان داد عصايش را به رود نيل بزند، آب شكافته و كف دريا خشك شد و موسى و همراهانش از آن عبور كردند.

 

توبه كردن و ايمان آوردن هنگام مرگ، بى‌اثر است. چنانكه مى‌فرمايد: «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ» «1» توبه‌ى خلافكارانى كه در آستانه‌ى مرگ توبه و اظهار پشيمانى مى‌كنند، پذيرفته نيست.

 

پیام ها

1- در مبارزه با طاغوت‌ها، به خدا توكل كنيم كه ما را تنها نمى‌گذارد. جاوَزْنا ...

 

2- در نظام هستى، همه‌ى امور با اراده‌ى خداست. «جاوَزْنا، أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ»

 

3- دعاى پيامبران سرانجام مستجاب مى‌شود. «أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ»

 

4- فرعون كه مى‌خواست موسى را براندازد، «2» خودش نابود شد. «أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ» چراغى را كه ايزد برفروزد هرآنكس پف كند ريشش بسوزد

 

5- مستكبران، روزى به عجز و لابه خواهند افتاد. «قالَ آمَنْتُ»

 

6- مستكبرانى چون فرعون، لحظه‌ى مرگ، مؤمن و مسلمان مى‌شوند، ولى ديگر چه سود! «آمَنْتُ»

 

7- ضربه‌ها و حوادث تلخ، پرده‌هاى غفلت را كنار مى‌زند. «آمَنْتُ»

 

8- قدرت‌هاى غيرالهى، تار عنكبوتى بيش نيستند و روزى تسليم مى‌شوند. قالَ‌ ... أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ‌

 

«1». نساء، 18.

 

«2». فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً اسراء، 102.

 

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 617

 

🔶🔶🔶

 

تفسیر نور (محسن قرائتی)

آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ «91»

 

آيا اكنون؟! (در آستانه‌ى مرگ توبه مى‌كنى؟) در حالى كه پيشتر نافرمانى مى‌كردى و از تبهكاران بودى؟

 

فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ «92»

 

پس امروز جسد تو را (از متلاشى شدن وكام حيوانات دريايى) نجات مى‌دهيم تا عبرتى براى آيندگانت باشى. يقيناً بسيارى از مردم از نشانه‌هاى ما غافلند.!

 

نکته ها

روايتى از امام رضا عليه السلام در تفسير صافى نقل شده است كه فرمود: سر تا پاى فرعون غرق در زره وسلاح بود وطبق قاعده مى‌بايست پس از غرق شدن به قعر دريا برود، ولى امواج، آن بدن سنگين را به ساحل بلندى افكند. كه اين خود يك معجزه بود.

 

پیام ها

1- قرآن از آينده و غيب خبر مى‌دهد. (هنوز هم پس از دهها قرن، بدن موميايى شده‌ى فرعون را در موزه‌ى قاهره تماشا مى‌كنند) «نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ»

 

2- از مرگ و محو طاغوت‌ها بايد درسِ عبرت گرفت. «آيَةً»

 

3- بايد در حفظ آثار و نشانه‌هاى قدرت و امداد الهى كوشيد. «لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً»

 

4- بيشتر مردم ازتاريخ و حوادث گذشته، عبرت نمى‌گيرند. كَثِيراً مِنَ النَّاسِ‌ ... لَغافِلُونَ‌

 

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 618

 

تمثیل :

گاهی یک سال یا نه ماه فرصت درس خواندن برای امتحان هست، فرصت که گذشت دیگر تصمیم گرفتن فایده ندارد، هرچیزی فرصتی دارد، فرصت عمر را باید غنیمت شمرد 

سنت الهی این است که ان الموت حق

 


آیه 10 سوره منافقون
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 13:4 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

تفسیر نور (محسن قرائتی)

وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

 

و از آنچه روزى شما كرده‌ايم انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ به سراغ هر يك از شما آيد، پس (در آستانه رفتن) گويد: پروردگارا چرا (مرگ) مرا تا مدتى اندك به تأخير نيانداختى تا صدقه (و زكات) دهم و از صالحان گردم.

 

وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»

 

و هرگز خداوند مرگ كسى را كه اجلش فرارسيده، به تأخير نمى‌اندازد و خداوند به آنچه عمل مى‌كنيد آگاه است.

 

نکته ها

در آيه هفتم، منافقان مى‌گفتند: به ياران پيامبر كمك نكنيد تا دور او را خلوت كنند. شايد اين آيه براى خنثى كردن طرح آنان، به مؤمنان مى‌گويد: شما كه ايمان داريد به مؤمنان كمك كنيد تا دور حضرت خالى نشود.

 

اگر انسان، مرگ و قيامت را باور كند، خيلى راحت انفاق مى‌كند. قرآن، چندين بار براى ايجاد انگيزه انفاق، مسئله معاد و قيامت را مطرح كرده است، از جمله در سوره بقره آيه 254 مى‌فرمايد: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» از آنچه به شما داده‌ايم پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و داد و ستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد.

 

ابن عباس مى‌گويد: اين درخواستِ فرصت در لحظه مرگ، براى كسانى است كه زكات مال‌

 

جلد 10 - صفحه 64

 

خود را نداده‌اند يا مستطيع بوده، ولى حج انجام نداده‌اند. «1»

 

تقاضاى مهلت و بازگشت به دنيا پذيرفته نيست، نه در آستانه مرگ، كه آيه 100 سوره مؤمنون و اين آيه مى‌فرمايد و نه در قيامت كه دوزخيان مى‌گويد: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» «2»

 

امام باقر عليه السلام با استناد به آيه‌ «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً»، فرمود: هر سال در شب قدر تمام امور تا شب قدر بعدى، ثبت و حتمى شده و نازل مى‌شود و تغيير و تأخيرى در آن صورت نمى‌دهد. «3»

 

پیام ها

1- براى دعوت مردم به كار خير، بسترسازى كنيد. أَنْفِقُوا ... مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ (فرا رسيدن مرگ و نداشتن فرصت بازگشت و التماس براى تأخير مرگ را يادآورى كنيد).

 

2- آنچه داريم از خداست نه از خودمان. «رَزَقْناكُمْ»

 

3- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ» (با فرا رسيدن مرگ راه عمل بسته مى‌شود)

 

4- مرگ، بى‌خبر مى‌رسد و قابل تأخير نيست. يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ ... لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌

 

5- ثروتمندانى كه در زمان حيات خود، اهل انفاق نبوده‌اند، به هنگام مرگ، تأسف بسيار خواهند خورد. رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌ ... فَأَصَّدَّقَ‌

 

6- نشانه شايستگى و صالح بودن، انفاق به محرومان است. «أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ»

 

«والحمد لله رب العالمين»

 

«1». تفسير نورالثقلين.

 

«2». مؤمنون، 107.

 

«3». تفسير نورالثقلين.

 

جلد 10 - صفحه 66

 

🔶🔶🔶

حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره)

 

ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چرا که مسلمین کارهای لازم را میکنند :

لباسهایت را از تنت درمیاورند ، غسلت میدهند ، کفنت میکنند ، از خانه ات بیرونت میکنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) میبرند ؛ خیلیها برای تشییع جنازه ات کارهایشان را تعطیل کرده و حاضر میشوند ؛ از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد.

کلیدهایت ، کتابهایت ، کیف و کفشهایت ، لباسهایت ، ... و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند.

مطمئن باش مردم و دنیا بر تو حسرتی نمیخورند. تجارت و اقتصاد ، استمرار می یابد. شغل و وظیفه ی تو به دیگری واگذار میگردد. اموال و دارایی هایت تقسیم میشود و ورثه آنها را تصاحب میکنند. در حالی که تو از " ریز ریز " حساب گرفته میشوی !

اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است لذا وقتی میمیری میگویند : " جناره ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! وقتی میخواهند بر تو نماز بخوانند میگویند : " جنازه کجاست؟ ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! و زمانی که میخواهند تو ‌را دفن کنند میگویند : " میت را نزدیک کنید ". تو را به اسم صدا نمیزنند.

پس مواظب باش ؛ چهره ، اموال ، نسب و قبیله و پست و مقامت تو را نفریبد. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم میباشد. بعد از وفاتت ، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود :

1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند : بیچاره ! 

2- دوستانت چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین میشوند و سپس به شوخی و خنده های خود میپردازند

 3- عمیقترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود. خانواده ات یک هفته ، دو هفته ، یک ماه ، دو ماه و یا نهایتا یک سال غمگین میشوند و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار میدهند !

و اینچنین داستان تو در بین مردم تمام میشود و داستان حقیقی تو شروع میشود : " آخرت ".

جمال ، مال ، سلامتی ، فرزندان ، ... از تو زائل شد. از خانه و کاشانه ات جدا شدی ! و از همسرت نیز ... زندگی واقعی شروع شد.

و سؤال اینست : " برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ ". این حقیقتی است که جای تامل دارد.

حریص باش بر : " فرائض ، نوافل ، صدقه ی پنهانی ، عمل صالح ، نماز تهجد ... ". شاید نجات یابی !

اگر به وسیله ی این متن برای یادآوری مردم همکاری نمودی ، إن شاء الله اثر این یادآوری را روز قیامت ، در میزان حسنات خود خواهی یافت.

" و ذكّر فإن الذكرى تنفعُ المؤمنين : و ( پیوسته ) پند ( و تذکر ) بده زیرا که بی گمان پند ( و تذکر ) مؤمنان را سود میبخشد ". 

چرا میت اگر به عقب برگشت داده شود " صدقه " را اختیار میکند؟ چنانچه خدا میفرماید :

" رب لولا أخرتني إلى أجل قريب ! فأصدق : پروردگارا ، اى كاش ( مرگ ) مرا مدت كمى به تاخير مى انداختى ، تا ( در راه تو ) صدقه بدهم ".

علما فرمودند : " صدقه را ذكر ننمود مگر به خاطر اثرات عظيم صدقه كه بعد از موتش مشاهده مینمايد ! ".

پس زیاد صدقه دهید چرا که مؤمن در روز محشر ، زیر سایه ی صدقه ی خود خواهد بود.

 

 یکی از بهترین صدقات جاریه که میتوانی همین حالا ، آری ، همین حالا انجام دهی اینست که این سخنان را با نیت خالص و جهت رضای الله ، پخش کنی چرا که هر کس بر آن عمل نموده و به نسلهای بعد تعلیم دهد إن شاءالله ، اجرش به تو خواهد رسید.


گل کوزه گران خواهی شد _ حافظ
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 6:57 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

 

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

 

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

 

حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

 

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است

 

عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی

 

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

 

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

 

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان

 

گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی

 

خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات

 

مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی

 

کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ

 

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی


چند رباعی از خیام
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 6:54 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

رباعی شمارهٔ ۱۱۷

 

خیام

خیام » رباعیات

 

در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش

دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

ناگاه یکی کوزه برآورد خروش

کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش

 

عاقبت خاک گل کوزه گران خواهم شد

۶۵

 

بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی، 

سرمست بدم چو کردم اين عياشی 

با من به زبان حال می‌گفت سبو: 

من چون تو بدم، تو نيز چون من باشی!

 

 

۶۸ 

 

زان کوزه‌ی می که نيست در وی ضرری، 

پر کن قدحی بخور، بمن ده دگری؛ 

زان پيش‌تر ای پسر که در رهگذری، 

خاک من و تو کوزه ‌کند کوزه‌گری. 

 

۶۹ 

 

بر کوزه‌گری پرير کردم گذری، 

از خاک همی نمود هر دم هنری؛ 

من ديدم اگر نديد هر بی‌بصری، 

خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری. 

 

۷۰ 

 

هان کوزه‌گرا بپای اگر هشياری، 

تا چند کنی بر گل مردم خواری؟ 

انگشت فريدون و کف کيخسرو، 

بر چرخ نهاده‌ای، چه می‌پنداری؟ 

 

۷۱ 

 

در کارگه کوزه‌گری کردم رای، 

در پله‌ی چرخ ديدم استاد به‌ پای 

می‌کرد دلير کوزه را دسته و سر، 

از کله‌ی پادشاه و از دست گدای! 

 

۷۲ 

 

اين کوزه چو من عاشق زاری بوده است، 

در بند سر زلف نگاری بوده ا‌ست؛ 

اين دسته که بر گردن او می‌بينی: 

دستی ا‌ست که برگردن ياری بوده ا‌ست! 

 

۷۳ 

 

در کارگه کوزه‌گری بودم دوش، 

ديدم دو هزار کوزه گويا و خموش؛ 

هر يک به زبان حال با من گفتند: 

«کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش؟»...

 

🔶🔶🔶🔶

 

رباعیات خیام 

 

 

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیدادگری شیوه دیرینه تست

ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست

🌸🌸🌸🌸

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

🌸🌸🌸🌸

این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست

این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
***

این کوزه که آبخواره مزدوری است
از دیده شاهست و دل دستوری است

هر کاسه می که بر کف مخموری است
از عارض مستی و لب مستوری است
***

این کهنه رباط را که عالم نام است
و آرامگه ابلق صبح و شام است

بزمی‌ست که وامانده صد جمشید است
قصریست که تکیه‌گاه صد بهرام است
***

این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب بجویبار و چون باد بدشت

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزیکه نیامده‌ست و روزیکه گذشت

🌸🌸🌸🌸

خاکی که بزیر پای هر نادانی است
کف صنمی و چهره‌ی جانانی است

هر خشت که بر کنگره ایوانی است
انگشت وزیر یا لب سلطانی است

🌸🌸🌸🌸

چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست

هان تا ننهیم جام می از کف دست
در بی خبری مرد چه هشیار و چه مست

🌸🌸🌸🌸

نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است
***

در هر دشتی که لاله‌زاری بوده‌ست
از سرخی خون شهریاری بوده‌ست

هر شاخ بنفشه کز زمین میروید
خالی است که بر رخ نگاری بوده‌ست
***

هر ذره که در خاک زمینی بوده است
پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است

گرد از رخ نازنین به آزرم فشان
کانهم رخ خوب نازنینی بوده است
***

هر سبزه که برکنار جوئی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است

پا بر سر سبزه تا بخواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است

   
 

متن سخنرانی مجلس ختم
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 2:22 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿٣٨﴾

هر کسی در گرو دست آورده های خویش است، (۳۸)

إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ ﴿٣٩﴾

مگر سعادتمندان (۳۹)

فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿٤٠﴾

که در بهشت ها از یکدیگر می پرسند (۴۰)

عَنِ الْمُجْرِمِينَ ﴿٤١﴾

از روز و حال گنهکاران، (۴۱)

مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾

[به آنان رو کرده] می گویند: چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟ (۴۲)

قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾

می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم (۴۳)

وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿٤٤﴾

و به تهیدستان و نیازمندان طعام نمی دادیم (۴۴)

وَكُنَّا نخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿٤٥﴾

و با فرورفتگان [در گفتار و کردار باطل] فرومی رفتیم، (۴۵)

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿٤٦

و همواره روز جزا را انکار می کردیم (۴۶)

حَتَّىٰ أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿٤٧﴾

تا آنکه مرگ ما فرا رسید. (۴۷)

فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ﴿٤٨﴾

﴿ پس آنان را شفاعت شفیعان سودی نمی دهد؛ (۴۸)

 

🔶🔶🔶🔶


4دردی که اهل جهنم از آن می‌نالند!!

آیات منحصر به فرد قرآن ، آیات 42 الی 46 سوره ی مدثر می باشد که در آن تصویری از گفتگوی دو گروه بهشتیان و جهنمیان ترسیم شده ست .

مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ  : (سپس به آنها متوجه شده مى‏گویند) چه چیز شما را به دوزخ درآورد.

قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ : گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ  : و به فقیر و تهیدست طعام نمى‏دادیم

وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ : و با اهل باطل (در كارها و گفتارهاى بیهوده) غور مى‏كردیم.

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ : و روز جزا را تكذیب و انكار مى‏كردیم.

1ـ بی توجهی به نماز

نکته ی اولی که از این آیات فهمیده می شود این است که قیامت این دو گروه کاملا از هم جدا نیستند ، بلکه بهشتیان می توانند حال و روز جهنمیان را ببینند و یا با آنها مثل آیات مورد نظر گفتگو داشته باشند : مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ  : (سپس به آنها متوجه شده مى‏گویند) چه چیز شما را به دوزخ درآورد .(42 ، مدّثر)

در این آیات سوالی که بهشتیان از جهنمیان می پرسند این است که چه چیز باعث شد که رحمت الهی شامل آنها نشود و عاقبت آنها به آتش جهنم ختم شود ؟

جهنمیان اولین عاملی که به آن اشاره می کنند ، این نکته است:

قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ : گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.(43 ، مدّثر)

در این جا به واسطه ی این تقدم می توان به نقش مۆثر نماز در جلوگیری از هلاکت اشاره نمود ؛ چرا که اگر نماز می خواندند و به یاد خداوند بودند دیگر باعث غفلت ایشان از خدا و دستورات الهی نمی شد .  

قالَ الصّادِقُ علیه السلام:

اِنَّ الْعَبْدَ اِذا صَلَّى الصَّلاةَ لِوَقْتِها، وَحافَظَ عَلَیْها اِرْتَفَعَتْ بَیْضاءَ نَقِیَّةً، تَقُولُ: حَفَظْتَنى حَفَظَكَ اللّهُ، وَاِذا لَمْ یُصَلِّها لِوَقْتِها، وَ لَمْ یُحافِظْ عَلَیْها رَجَعَتْ عَلَیْهِ سَوْداءَ مُظْلِمَةً، تَقُولُ: ضَیَّعْتَنى ضَیَّعَكَ اللّهُ.(محجّة البیضاء، ج 1، ص 350)

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنـگامى كه بنده اى سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد ،به صـورت پـاره اى نـور سفید بـالا مى رود و مى گـوید: تو مرا حفظ كردى خدا تو را حفظ كند، ولى وقتى نماز را در وقتش نخواند و مراقب آن نباشد آن نماز بصورت لكه سیاه و تاریكى بر مى گردد و مى گوید: مرا ضایع كردى خدا تو را ضایع نماید
 
2ـ دستگیری نکردن از مستمندان

وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ  : و به فقیر و تهیدست طعام نمى‏دادیم.(44،مدّثر)

در این جا مراد از اطعام به عقیده ی مفسرین ،زکات واجب می باشد چرا که ترک اعمال مستحب ، مستوجب عقوبت اخروی نمی شود.

امام على علیه السلام فرمود:

شما را سفارش مى كنم كه به یاد مرگ باشید و غفلت از آن را كم كنید. چگونه غافلید از چیزى كه از شما غافل نیست، و به كسى (ملك الموت) طمع بسته اید كه شما را مهلت نمى دهد؟! مشاهده مردگان ، خود، براى پند آموختن ، بسنده است؛ مردگانى كه به گورهایشان حمل شدند ، بى آن كه سوار بر مركَبى باشند، و در گورهایشان فرود آورده شدند ، بى آن كه [به اختیارِ] خود فرود آیند

مسلماً انسانی که به یاد خدا نمی افتد ، به یاد بندگان او هم نخواهد بود .

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :

أرضُ القِیامَةِ نارٌ ما خَلا ظِلَّ المُۆمِنِ ؛ فإنَّ صَدَقَتَهُ تُظِلُّهُ .( الكافی : 4 / 3 / 6 ، ثواب الأعمال : 169 / 9.)

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: سرزمین قیامت سراسر (گرما) آتش است، مگر سایه مۆمن؛ زیرا كه صدقه اش بر او سایه مى افكند.

3ـ همنشینی با اهل باطل

عامل سوم همنشینی با اهل باطل است . در جامعه ی ما نیز متأسفانه اخیراً بین جوانان این امر شیوع بیشتری داشته است .

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ : و روز جزا را تكذیب و انكار مى‏كردیم.(مدّثر،45)

از مصادیق همنشینی با اهل باطل می توان به مهمانی های شبانه، لهو و لعب و یا همچنین چت های خلاف شرعی که در مسائل مختلف میان جوانان شایع شده اشاره کرد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

آن كه به خداوند و روز قیامتْ ایمان دارد ، نباید با كافرى برادرى كند و با فاجرى آمد و شد نماید . هركس با كافرى برادرى كند یا با فاجرى همنشینى نماید ، كافر و فاجر خواهد بود

در جایی داریم که حضرت رسول اللّه صلی الله علیه و آله می فرمایند :

مَن كانَ یُۆمِنُ بِاللّه ِ وَ الیَومِ الآخِرِ فَلا یُۆاخِیَنَّ كافِرا ، و لایُخالِطَنَّ فاجِرا، و مَن آخى كافِرا أو خالَطَ فاجِرا كانَ كافِرا فاجِرا .(بحارالأنوار : ج 74 ص 197 ح 31)

آن كه به خداوند و روز قیامت ایمان دارد ، نباید با كافرى برادرى كند و با فاجرى آمد و شد نماید. هر كس با كافرى برادرى كند یا با فاجرى همنشینى نماید ، كافر و فاجر خواهد بود . 

4ـ غفلت از معاد و فراموشی مرگ

و عامل چهارم و اخری که باعث خلود در جهنم می شود از یاد بردن معاد و مرگ می باشد

 .

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ : و روز جزا را تكذیب و انكار مى‏كردیم.(مدّثر،46)

با توجه به آموزه های دینی روشن است انكار معاد و روز حساب و جزا، تمام ارزش هاى الهى و اخلاقى را متزلزل ساخته ، و انسان را براى ارتكاب گناه با جرأت مى‏كند.  

در این جا است که امام علی علیه السلام می فرمایند :

تو گویى آبادگران [و ساكنان] دنیا نبوده اند، و گویى همیشه آخرت ، سراى آنان بوده است! جایى را كه وطن خود مى پنداشتند، خالى كردند و در جایى وطن گزیدند كه از آن مى رمیدند [و آن را خانه خود نمى پنداشتند]

به دنیایى كه از آن جدا مى گشتند، سرگرم شدند و آخرتى را كه به آن منتقل مى شدند ، تباه نمودند، و [اكنون ،] نه از كار زشتى مى توانند برگردند، و نه بر كار نیكى مى توانند بیفزایند .

به دنیا اُنس گرفتند؛ ولى دنیا آنان را گول زد، و به دنیا اعتماد كردند؛ ولى دنیا آنان را به خاك افكند. (نهج البلاغة: الخطبة 188)

فرآوری: محمدی
بخش قرآن تبیان

منابع: 

وبلاگ رهپویان قرآن

سایت دارلحدیث

#قرآن
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20  


کلیات مجالس ختم
سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 2:14 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ختم خوانی

1) پیام تسلیت مداح درابتدای جلسه ختم:

الف)

درابتدا برخود وظیفه میدانم از طرف بازماندگان  عزیز " ازاین همه ابراز محبت، تشریک مساعی،واظهار همدردی یکایک سروران معظم، خواهران وبرادرانی که ازراه های دور ونزدیک قدم رنجه کردند وباحضورشان مجلس(سومین روزدرگذشت) این مرحوم(مرحومه)رازینت دادند  تقدیر وتشکر کنم ، "

انشالله عزیزان داغدیده در مراسمات شادی وهم چنین بدرقه واستقبال سفرهای زیارتی شما جبران محبت های شما عزیزان رابنمایند و متقابلا ازلسان گرم شما بزرگواران این مصیبت را به خاندان محترم و معزز معزا تسلیت عرض مینمایم و از درگاه ایزد منان برای آن عزیزسفرکرده غفران الهی وبرای بازماندگانش صبر واجر را مسالت دارم.

 

ب)

انا لله وانا الیه الراجعون ...

هما ن طوری که مستحضر هستید مجلس بپاس هفتمین روز درگذشت پدری مهربان ودلسوز وزحمتکش بنام .................. برگزار گردیده است ، این مصیبت وارده را بنده ازطرف خودم واز طرف مهمانانی که ازراه دور و نزدیک ازشهرستا ن های همجوار شرفیاب شده اند به همسر به فرزندان این مرحوم تسلیت عرض می کنیم واز خداوند منان برای شما داغدیدگان صبر وبرای آن عزیز ازدست رفته طلب امرزش می طلبیم

متقابلا از طرف داغدیدگان از مهمانهای محترم تقدیر وتشکر راداریم ان شاالله  درشادی های شما عزیزان ذره ای از محبت شما را جبران کنیم

 

ج)نمونه هایی از جملات عربی

عرض ادب به امام زمان(عج):

« یَا رَبَّ الْحُسَیْن ، بِحَقِّ الْحُسَیْن ، اِشْفِ صَدْرَالْحُسَیْن ، بِظُهُورِالْحُجَّه»

مناجاتی :«

یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّهِ ـ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّهِ ـ یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّهِ ـ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرَى سَجِیَّهً ـ وَ اغْفِرْ لَنَا یَا ذَا الْعُلَى فِی هَذِهِ الْعَشِیَّه»[۳]

 مناجاتی :

اِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ ، وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ ، وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ ، وَ هَوَائِی غَالِبٌ ، وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ ، وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ ، وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ ، فَکَیْفَ حِیلَتِی ، یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ ، وَ یَا عَلّامَ الْغُیُوبِ ، وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ ، اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا ، بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.[۴]

مناسب مجالس ختم: عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ : مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ الْإِیمَانِ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّهِ ثُمَّ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ یُزَفُّ إِلَى الْجَنَّهِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فُتِحَ لَهُ فِی قَبْرِهِ بَابَانِ إِلَى الْجَنَّهِ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِکَهِ الرَّحْمَهِ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَى السُّنَّهِ وَ الْجَمَاعَهِ .

 

صاحب کشاف از پیامبر اکرم نقل میکند که فرمود: هر کس بر محبت آل محمّد از دنیا برود شهید مرده ـ متوجه باشید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد آمرزیده است ـ توجه کنید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد با توبه از دنیا رفته ـ هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد با ایمان کامل از دنیا رفته ـ و هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد ملک الموت باو بشارت بهشت میدهد بعد از او نکیر و منکر ـ هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد چنان با جلال او را به بهشت میبرن

د مانند عروسى‏که بخانه شوهر میرود ـ هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد دربى از قبرش به بهشت گشوده مى‏شود ـ توجه کنید هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد خداوند قبر او را جایگاه زیارت ملائکه رحمت قرار میدهد ـ هر کس بر محبت آل محمّد بمیرد بر راه و روش پیامبر و جماعت مؤمنین مرده .

 

أَلَاوَمَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَکْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ـ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ کَافِراً ـ أَلَاوَمَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یَشَمَّ رَائِحَهَ الْجَنَّه.[۵]

 

هر کس با کینه آل محمّد بمیرد روز قیامت که مى‏آید بر پیشانى او نوشته است: مأیوس از رحمت خداست. ـ هر کس بر بغض آل محمّد بمیرد کافر از دنیا رفته ـ و هر کس بر بغض آل محمّد بمیرد بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد.

 

د)  شعر پند آمیز 

یکی از مهمترین بخشهای مجالس ختم ، بخشی است که در آن اشعار پند آمیز خوانده می شود. چراکه یکی از فلسفه های برگزاری این مجالس ، تنبه و تذکر بازماندگان است و چون اقشار مختلف ـ حتی کسانی که اهل هیأت و پای منبر نشستن نیستند ـ در آن شرکت می کنند مداح بایستی از فرصت به دست آمده به احسن وجه استفاده نماید و پیام معنوی خود را برساند.

 

در ارائه این بخش توجه به چند نکته لازم به نظر می رسد:

 

بهتر است پند در همان قالب اشعار کنایی صورت بگیرد.

از نصیحت صریح پرهیز کنید که احتمال می رود نتیجه معکوس بدهد ولذا هنگام شرح اشعار ، خودتان را خطاب قرار دهید تا مستمع ، به صورت غیر مستقیم پیام شما را دریافت نماید.

استفاده از آیات و روایات پند آمیز در شرح اشعار بسیار مؤثر است. مانند؛

 

ـ از امام حسن مجتبی علیه السلام سوال کردند علت ترس ما از مرگ چیست . امام فرمودند چون خانه دنیا آباد است و خانه آخرت ویران . طبیعتاً هر کس از خانه آباد بخواهد به خانه ویران برود مضطرب و نگران و ترسان است .

 

ـ امام حسن مجتبی در مجلس ختم شخصی شرکت کرده بودند هنگام خروج به برادر مرحوم فرمودند: فلانی اگر مرگ برادرت باعث تنبه (‌یعنی بیداری از غفلت )‌و تذکر و بیداری تو شد فبها ، و الا مصیبت غفلت تو از مصیبت مرگ برادرت بالاتر است .

نمونه ای از اشعار پندی :

 خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم

دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

 

بر لوح معاصی خط عذری نکشیدیم 

پهلوی کبائر ، حسناتی ننوشتیم

 

افسوس از این عمر گرانمایه که بگذشت

ما از سر تقصیر و خطا در نگذشتیم

پیـری و جـوانـی چو شب و روز گذشتند

مـا شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

 

ه ) پندیات

 

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی

تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق

هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد

آنگه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد

باله کز آفتاب فلک خوبتر شوی

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر

کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

از پای تا سرت همه نور خدا شود

در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی

بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود

در دل مدار، هیچ که زیر و زبر شوی

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید که خاک درگه اهل هنر شوی

 

ج) پند

 

ندای الرحیل

تا به دنیا پایبندی مرد عقبی نیستی

تا اسیر نفس دونی اهل تقوا نیستی

تا اساس عیش و آسایش فراهم باشدت

با خبر از مردم افتاده از پا نیستی

چند با آرایش ظاهر فریبی خویش را

وای اگر بینی که در باطن تو زیبا نیستی

این قدر مغرور بر زیبایی صورت مباش

تا به صورت می گرایی فکر معنا نیستی

تا به کی اصلاح خود را وعده بر فردا دهی

این چنین اندیشه کن با خود که فردا نیستی

بدترین درد بشر جهل است کز آن غافلی

دردمندی از چه در قید مداوا نیستی

نقد نیروی جوانی رایگان از کف مده

یادکن ایام پیری را که برنا نیستی

تا توان داری به کار خویش تدبیری بکن

می رسد روزی که بر کاری توانا نیستی

انتهای کوی پیری نیست جز بن بست مرگ

عالمی در این مسیرند و تو تنها نیستی

فرصتی تا هست اسباب سفر آماده کن

کاندر آن عالم دگر مانند دنیا نیستی

گر تو را ناگه ندای الرحیل آید به گوش

لب به دندان می گزی زیرا مهیا نیستی

 

شعر فضیلت مادر

حدیث از خاتم پیغمبران است

که جنت زیر پای مادران است

 

بزن بر پای مادر بوسه از شکر

که خاک پای اورشک جنان است

 

مکن پرورده خود را فراموش

پسر ای میوه بستان مادر

 

تو چون گل با هزاران نعمت و ناز

شدی پرورده دامان مادر

 

گل رویت چو بیند نقش بندد

تبسم بر لب خندان مادر

 

خراشد گر سر خواری تو را پای

بر آید از جگر افغان مادر

 

دلش با مهر تو بسته است پیمان

مبادا بشکنی پیمان مادر

 

ز مهر مـادری بشنـو کـه پـایـان

نـدارد مهـر بـی پـایـان مـادر

 

شعر زبان حال در فقدان مادر

  از آن نالم که مادر در برم نیست

صفا و سایه او بر سرم نیس 

مـرا گـر دولـت عالـم ببـخشند

بـرابـر بـا نگـاه مادرم نیست

 

 

 

 

 

 

شعر فضیلت پدر

  به عمری عاشق زارم پدر بود

به هر کاری مددکارم پدر بود

 

به شب هایم پرستار مادر بود لیکن 

به روزم یار در کارم پدر بود

 

اگر خاری به پایم رفت در عمر

در ایـن آزردگی یارم پدر بود

 

  ر) مقدمه ذکر مصیبت (تخلص)

 

حلقه اتّصال بین اشعار اولیه و روضه را مقدمه روضه یا تَخَلُّص نامیده ایم ، این قسمت باید از جهتی با ماقبل و از طرف دیگر با مابعد خود ارتباط داشته باشد.

 

تَخَلُّص در اینجا می تواند یک یا چند بیت شعر ، یک روایت ، یک داستان تاریخی یک تجربه از تجربیّات اجتماعی و یا باشد.

 

  نمونه تخلص شعری

بدم اما شما را دوست دارم

 همین باشد مدال افتخارم

 

نماند لنگ در محشر کمیتم

که من از عاشقان اهلبیتم

 

کجا ارباب من فردا گذارد

غلام او در آتش پا گذارد

 

گرفتم اینکه بردندم سوی نار

بجرم اینکه من هستم گنهکار

 

میـان آتـش این باشد شعارم

خـدایا من علی را دوست دارم

 

نمونه تخلص داستانی

لقمان به مسافرت رفت ، گویا در مسافرت برای خانواده اش حادثه ای پیش آمده بود پس از بازگشت ، غلام او آمد جلو گفت لقمان نبودی پدرت مُرد. لقمان جواب داد : رشته زندگیم پاره شد ( آری پدر حلقه اتصال اعضای خانواده است ) . گفت لقمان نبودی مادرت مُرد. لقمان در جواب گفت : چراغ عمرم خاموش شد ( توضیح اینکه خانه بی مادر خاموش و تاریک است )‌ . گفت لقمان نبودی برادرت مُرد . لقمان دست به کمر گرفت و گفت  کمرم شکست .

 ه)نمونه تخلص روایی
پیغمبر فرمود :در مصائبتان به یاد ما آل الله گریه کنید .

 

امام رضا علیه السلام فرمود:

“یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ[۶]” ای فرزند شبیب اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن . کسی که بر حسین گریه کند جایگاهش در بهشت کنار معصومین خواهد بود .


امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند :

در تمام مصیبت ها صبر کردن و جزع و فزع نکردن ثواب دارد مگر در مصیبت جد ما ابا عبدالله الحسین علیه السلام که هرچه جزع و فزع بیشتر باشد فضیلتش بالاتر است.

نحوه اداره مجالس ختم :

اولا عمده کار مداح در ختم (سوم هفتم چهلم سالگرد)به این گونه است که ابتدا به نحوی در گذشت آن مرحوم را به بازماندگانش تسلیت گفته واز حضارمجلس تشکر کند مثلا بگوید انعقاد مجلس به مناسبت در گذشت مرحوم مغفور شادروان خلدآشیان ....می باشد که جادارد از طرف خود ویکایک شما عزیزان مصیبت وارده را به خانواده های ..... .همچنین اقازاده ها آقا...

خواهران ....

 وهمسر داغدیده اش برادرانش آقا...

 

 تسلیت عرض نموده متقابلا از طرف صاحبان عزا از همه عزیزانی که از راههای دور ونزدیک قدم رنجه کردند کمال تشکر وقدردانی به عمل می آوریم در نظر داشته باشیم که ادبیات گفتاریمان کاملا صحیح باشد چون معمولا همه نوع شخصی از قبیل افراد با سواد استاد دانشگاه مهندس و..

 حضور دارند نکته اینکه در بعضی مجالس مستمعین چون زیادند ومی خواهند زودتر بروند دنبال بهانه ای هستند تا سریعتر برخیزند معمولا در مجالس تشکر از مردم باید در آخر کار مداحی باشد والا در اول کار عده ای مردند ومجلس به هرج ومرج می افتد.حال بعد از آن مقدمه معمولا شعری در مذمت دنیا وگذرا بودن آن می خوانند

 (پندیات) وسپس چند بیت شعر پدر یا مادر ...

 

می خوانیم ومیتوانیم روایتی یا حدیثی در جایگاه ومقام واحترام پدر ومادر بگوییم والبته گل کار که دشتی خوانی می باشد را بعد ازآن هرگز فراموش نکنیم وبعد با چندبیتی کوتاه از مدح مولا اگر متوفی مرد باشد یا مدح حضرت زهرا اگر زن باشد ویا امام حسین اگر متوفی هیئتی باشد بخوانیم وبا گریز کوتاه به کربلا وروضه ای(مانند:شما  داغ پدر دیدید همه شمارا تسلا دادند تسلیت گفتند اما دلا بسوزه برای آن خانمی که کنار بدن بابا صدا زد بابا برخیز ببین دارن عمه ام رو تازیانه می زنند.) کار را تمام کند که البته با تک بیتی هایی مانند :

 

پرروانه سوخت شمع فروماند وشب گذشت    

 ای وای من که قصه دل ناتمام ماند

 

کار را باتسلیت وتشکری دیگربه اتمام رساند.

 


سخنرانی
پس از قرائت قرآن نوبت به سخنرانی پند آمیز و موعظه می رسد که توسط روحانیون محترم برگزار می گردد، در این بخش به موضوعاتی راجع به سکرات موت ، شب اول قبر و سؤال نکیرین، عالم برزخ، قیامت و پرداخته می شودونهایتا باذکرتوسل به اهلبیت(ع) به پایان می رسد.

نکته قابل ذکر اینکه بعضی از مجالس ترحیم بدون سخنرانی برگزار می شود و تمام وقت به قرائت قرآن و مداحی می گذرد . مداحان اهلبیت(ع) حتماً به صاحبان مجلس تأکید کنند که این بخش نباید حذف گردد ؛ چراکه به واسطه حذف این بخش ، یکی از فلسفه های برگزاری مجالس ترحیم ـ که همان تذکر و تنبه بازماندگان است ـ دچار خلل می شود بلکه باید بیشترین همت صاحبان عزا صرف این بخش گردد تا میت و بازماندگان و شرکت کنندگان در مجلس بهره کافی و وافی را از مجلس ترحیم ببرند.پیام تسلیت.

انا لله و انا الیه راجعون «و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای

 فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را

می سراید» درگذشت( ..) گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده

برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم


كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ
ضایعه درگذشت مادربزرگ مهربان و
 مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوند متعال روح پاکش را با سرورش فاطمه
 زهراء محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید



مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و

 این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی

 اوسـت درگذشت..گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از

 درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانمرو به قبله سلام بر حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) با این جملات:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِالله ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ الله ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنین ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابنَ فَاطِمَهَ الزَّهْراء سَیِّدَهِ نِساءِ الْعَالَمیِن ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ جَمیِعاً وَ رَحْمَهُ اللهِ و بَرَکَاتُه.

رو به حرم امام رضا(ع) سلام بر آن حضرت با این جملات :

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْاِمَامُ الْغَریِب ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْاِمَامُ الشَّهیِد ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْاِمَامُ الرَّئوُف ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَمْسَ الشُّمُوس أَلْمَدْفُون بِأَرْضِ طُوس ـ اَلسُلطَان یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسیَ الرِّضاَ الْمُرتَضی عَلَیْکَ آلافُ التَّحِیهِ وَالثَّناء وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه.

رو به قبله سلام بر امام زمان(عج) با این جملات :

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا شَریِکَ الْقُرْآن ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَاطِعَ الْبُرْهَان ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اِمَامَ الْإنْسِ وَ الْجَانّ ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَ الزَّمَان ـ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَک وَ سَهَّلَ اللهُ مَخْرَجَک ـ اَلسَّلامُ عَلَیْکُم جَمیِعاً وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه. “رَحِمَ اللهُ مَنْ قَرِءَ الْفَاتِحَهَ مَعَ الصَّلَوَات 

 


روضه مکتوب حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از پیامبر ص
سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 12:19 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

حال حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) و وصیت های حضرت:

 

روایت شده كه حضرت زهرا(س) بعد از فوت پدر بزرگوارش دائماً سر خود را مى‏بست، جسمش ناتوان بود، قوّت خود را از دست داده بود، چشمانش گریان و قلبى سوخته داشت، ساعت به ساعت غش مى‏كرد و به حسنین علیهما السّلام مى‏فرمود:

 

پدر (یعنى جدّ) شما كه شما را گرامى مى‏داشت و مرتّب شما را در آغوش مى‏گرفت كجاست؟ كجاست آن جدّ شما كه از همه مردم بیشتر به شما مهربان بود، نمى‏گذاشت كه روى زمین راه بروید، افسوس كه هرگز نخواهم دید جدّ شما در خانه مرا باز نماید و شما را به دوش خود بگیرد، در صورتى كه دائما این عمل را انجام مى‏داد.

 

سپس حضرت زهرا(س) مریض شد و مدت چهل شب بیمارى او ادامه پیدا كرد.

 

آنگاه امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و على علیه السّلام را خواست و به على(ع) سه وصیّت كرد:

 

1- با امامه دختر خواهرش ازدواج نماید، زیرا كه او فرزندان حضرت زهرا را دوست مى‏داشت.

 

2- از براى حضرت فاطمه تابوت بسازد، زیرا ملائكه صورت تابوت را به او نشان داده بودند و آن بانو اوصاف آن را براى حضرت امیر شرح داد.

 

3- احدى از آن افرادى كه در حقّ آن بانو ظلم كرده بودند در تشیع جنازه‏اش حاضر نشوند و بر جنازه‏اش نماز نخوانند.

 

 

 

متن عربی:

 

وَ رُوِیَ أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَیْهَا أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ یُكْرِمُكُمَا وَ یَحْمِلُكُمَا مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَةً عَلَیْكُمَا فَلَا یَدَعُكُمَا تَمْشِیَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ یَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا یَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ عَلِیّاً (ع) وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلَاثٍ

 

1. أَنْ یَتَزَوَّجَ بِابْنَةِ أُخْتِهَا أُمَامَةَ لِحُبِّهَا أَوْلَادَهَا

 

2. وَ أَنْ یَتَّخِذَ نَعْشاً لِأَنَّهَا كَانَتْ رَأَتِ الْمَلَائِكَةَ تَصَوَّرُوا صُورَتَهُ وَ وَصَفَتْهُ لَهُ

 

3. وَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جَنَازَتَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ أَنْ لَا یَتْرُكَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْهُم‏.

 

مناقب ابن شهر آشوب، ج 3 ص 132 به بعد

موضوعات مرتبط: حضرت زهرا

مصیبت های حضرت زهرا بعد از پیامبر ص
سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 12:14 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

 

گنجینه معارف

 مصیبت حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از رحلت پدر

تاریخ انتشار : 1385/4/31 بازدید : 12213 منبع : مجموعه آثار جلد 16 , مطهری، مرتضی

نوشته اند:

«ما زالت بعد ابیها معصبة الراس،ناحلة الجسم،باکیة العین،منهدة الرکن ».

زهرا را بعد از پدر ندیدند که هیچ وقت عصابه ای را که به سر بسته بود از سر باز کند.

روز به روز زهرا لاغرتر و ناتوانتر می شد.

بعد از پدر همیشه زهرا را با چشمی گریان دیدند.

«منهدة الرکن »این جمله معنی عجیبی دارد.«رکن »یعنی پایه،مثل یک ساختمان که پایه هایی دارد و روی آن پایه ها ایستاده است.از نظر جسمانی،پا و ستون فقرات رکن انسان است،یعنی انسان که می ایستد روی این بنای استخوانی می ایستد.گاهی از نظر جسمی،این رکن خراب می شود،مثل کسی که فرض کنید پاهایش را بریده باشند یا ستون فقراتش درهم شکسته باشد.ولی گاهی انسان از نظر روحی آنچنان درهم کوبیده می شود که گویی آن پایه های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است.زهرا را بعد از پدر اینچنین توصیف کرده اند.زهرا و پیغمبر عاشقانه یکدیگر را دوست می دارند.به فرزندانش امام حسن و امام حسین که نگاه می کند،بی اختیار می گرید،می گوید:فرزندان من!کجا رفت آن پدر مهربان شما که شما را به دوش می گرفت،شما را به دامن می گذاشت و دست نوازش به سر شما می کشید؟

 

کلمات کليدي:

ستون فقرات رکن انسان ستون فقراتش منهدة الرکن پاهایش پا و ستون فقرات

 

ناحلة الجسم یعنی نحیف و دل شکسته میری .. !! ♪♪ 

// جوونی اما مادر پیری .. !! ♪♪

// بهونه ی سفر می گیری .. !! ♪♪

// باکیة العین یعنی بارون غصه ها می باره .. !! ♪♪

 // چشای مادر ما تاره .. !! ♪♪

// دیگه علی شده بیچاره .. !! ♪♪

// منهدة الرکن یعنی .. !! ♪♪

// توون برات نمونده بانو .. !! ♪♪

// کی قلبتو سوزونده بانو؟ .. !! ♪♪

// کی بالتو شکونده بانو؟ .. !! ♪♪

// معصبة الرأس یعنی .. !! ♪♪

// بستی سری رو که پر درده .. !! ♪♪

// رنگِ رخ تو مادر زرده .. !! ♪♪

// توو کوچه کی جسارت کرده .. !! ♪♪

// جوری لگد خوردی که .. !! ♪♪

// نمی تونی بلند شی از جات .. !! ♪♪

// جای غلافه رو بازوهات .. !! ♪♪

// داری میری کنار بابات .. !! ♪♪

// هیچ کسی ای وای من .. !! ♪♪

// نگفت توو کوچه به اون کافر .. !! ♪♪

// نزن زن رو جلوی شوهر .. !! ♪♪

// بمیره زینبت ای مادر .. !! ♪♪

// وای مادرم! .. !! ♪♪

// وای مادرم!  .. !! ♪♪

// وای مادرم!  .. !! ♪♪

// وای مادرم! .. !! ♪♪

موضوعات مرتبط: حضرت زهرا

روضه حضرت زهرا _ میرزا محمدی
دوشنبه هفتم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 18:16 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

روضه جانسوز _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

 

*چه جور از مسجد آمد میدونید،از مسجد تا خونه چند قدم بیشتر راه نبود ،نه اینکه بنشینه زمین، ابن عباس میگه دیدم با تمام هیبت حیدری با صورت به زمین خورد،این خبر مرگ رکن علی ست "

آمد کنار بستر ، اسماء بلافاصله حجره رو خالی کرد ،چه جوری؟ نمیدونم" شایدم تو یه حجره دیگه بچه ها رو به زحمت نگه داشت ،بچه ها آگه نفس باباتون به مادرتون نخوره،دیگه مادر رو نمی بینید ، آگه میخواید وداع آخر رو کنید بزارید باباتون کارشو کنه، نشست کنار بستر نه به حال طبیعی ،به خدا نص عبارته ، اول عباش رو درآورد عمامه ش رو برداشت تو عرب آگه کسی این کار رو کنه یعنی دیگه چاره نداره، چاره ساز همه عالم بیچاره شده .... نشست کنار بستر ، غروب بود صدا زد فاطمه جان ...*

این چه وقت استراحت کردن است

*بابات پیغمبر فرموده بود خواب غروب کراهت داره*

این چه وقت خواب راحت کردن است

جان من ، جان حسن ، جان حسین

رحم کن امشب به حال زینبین

*تا صدا زد "انا علی" این روح به بدن فاطمه برگشت ، چشمان بی تابشو باز کرد ..... نمی دونم یه چشمش کبود شده بود یا دو چشمش ، من اینجوری میفهمم از مقتل ، هر دو چشمش آسیب دیده بود ، یدونه تو کوچه ی بنی هاشم ، یدونه ام پشت در ........

چجوری پلکاشو باز کرد نمی دونم ، اما تا چشمش به نگاه علی افتاد ، علی دید فاطمه داره گریه میکنه ، فرمود: "یا سیدتی ما یبکی" تو چرا داری گریه می کنی ؟ "ابکی لما تلقی بعد" همه گریه هام برا توست ، بعد من با تو چه می کنن" حالا سردار بدر و خیبر کنار بستر نشسته ، زبان حالو بگم و از همه التماس دعا ، نه سال بود که با هم اینجوری حرف نزده بودن ، نه سال بود که خاطرات گذشته رو یادآوری نکرده بودن ، اما اینجا دونه دونشو یادآوری کرد ، صدا زد :*

آمدی تو قد کشیده ....

*یادته شب اول بابات دستت رو گذاشت تو دست من ، تا جایی که یادمه قد و قامتت کشیده بود ...*

آمدی تو قد کشیده .....

*اما*

میروی قامت خمیده.....

این سخن پیچیده هر جا .....

مرتضی افتاده از پا .....

ناله بزن یا زهرا ...

موضوعات مرتبط: حضرت زهرا

از الاغ گردان تا برخی مسولین نفوذی و دشمن گرا
سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 23:27 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

#خنده‌حلال

 

 

🦄الاغی که اسیر شد.

 

در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.

از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.

یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.

چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.

اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.

الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود.

 

بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی از مسئولین چندین سال که اشتباهی رفتن داخل جبهه دشمن وهنوز هم نفهمیدن که به کی سواری میدهند!

 

👤عباس رحیمی، رزمنده


حکم شرعی بورس از نظر مراجع تقلید به نقل از اسلام کوئیست
سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 6:42 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

خرید و فروش سهام، به طریق سریع و حرفه‌ای که به «تجارت روز» معروف است، چه حکمی دارد؟

پرسش

سلام علیکم. گفتنی است این جانب در حال حاضر در بازار بورس سهام و ارز (بر پایه‌ی کوتاه مدت و بلند مدت) مشغول به تجارتم. اما می‌خواهم نظر اسلام را در خصوص خرید و فروش سهام به طریق سریع و حرفه‌ای که به «Day Trading» یا تجارت روز معروف است (که از بالا پایین شدن قیمت سهام در آن روز سود می‌برند)، می‌خواهم بدانم که آیا این کار حلال است؟

پاسخ اجمالی

اگر معاملات؛ واقعی و در چارچوب قوانین اسلامی باشد، صحیح است. 

ضمائم:

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [1]

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):

بطور کلی فعّالیّت در بورس و خرید سهام و تعیین سود سالانه برای آن بر طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی که به تأیید شورای محترم نگهبان قانون اساسی رسیده انجام می‌گیرد محکوم به صحّت و حلیّت است.

حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):

خرید و فروش سهام صحیح است ، البته اگر معاملات شرکت سهامى حرام باشد، مثل آنکه به داد و ستد شراب و یا معاملات ربوى مشغول باشد، خرید سهام آن، و مشارکت در این معاملات جایز نیست.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

بورس هرگاه مربوط به سهام کارخانه‌ها باشد سرمایه‌گذاری در آن مانعی ندارد.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

به طور کلی معاملات بورسی چنانچه با اجتماع جمیع شرایط صحت و لزوم باشد فی نفسه مانعی ندارد.

حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

خرید و فروش سهام بلا مانع است، مگر آنکه معامله صورتهای دیگری داشته باشد.

حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):

اگر معاملات واقعی و در چارچوب قوانین اسلامی باشد صحیح است.  لینک به سایت استفتائات

 


[1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای،سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.

موضوعات مرتبط: احکام

 
موضوعات
برچسب ها
دیگر موارد