مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
معیار گزینش افراد در قرآن
جمعه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۴ ساعت 5:45 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

شرح دعای ندبه - فراز چهارم

شرح دعای ندبه - فراز چهارم

بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیَّهِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها ، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ؛


خداوندا تو با اولیائت شرط کردی که جذب دنیا و زر و زیور آن نشوند و در مقابل همه تلخی ها و آزمایش ها مقاومت کنند؛ آن بزرگواران این شرط را پذیرفتند و تو دانستی که آنان به آن شرط وفادارند و انواع الطاف ویژه را بر آنان سرازیر کردی.


آری، اگر فروشنده از خریدار سند و ضامن بخواهد و او نیز سند و ضامن را بیاورد و فروشنده به آن سند و ضامن اطمینان کند اجناس خود را در اختیار او می گذارد.
هر انسانی برای بی وفایی های خود به خداوند نمونه هایی سراغ دارد که در وقت امواج دریا خدا را صدا می زند؛ امّا تا کشتی به ساحل رسید، خدا را فراموش می کند.
انسان با خدا شرط می کند که اگر اموالی نصیبم شود، از آن به فقرا هم می دهم؛ امّا همین که ثروتمند شد، خدا را فراموش می کند: «فلما اتاهم من فضله بخلوا به».
خداوند کریم نیز بارها از بی وفایی مردم به تعهدات و شرط ها سخن گفته و از آن گلایه کرده است.
در این بیان امام حسین عليه‌السلام هم در آن روز که بر دوش پیامبر نشسته بود، راضی بود و هم روزی که در کربلا زیر سم ا سب رفت و به شهادت رسید شعار خدایا من راضی هستم را سر داد.
برخی آیات قرآن به تأثیر زمینه ها در گزینش الهی اشاره دارند، از جمله در آیه بیست و چهار سوره سجده می فرماید:
«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُون؛ و چون بردباری پیشه کردند و به آیات ما یقین داشتند، از میان آنها پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به فرمان ما هدایت می کردند».
آری، در قرآن کریم شایسته سالاری ملاک انتخاب رسولان و برگزیدگان الهی است که: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛ خدا بهتر می داند که رسالتش را کجا و نزد چه کسی قرار دهد».
امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود:


إِنَّ اللَّهَ جَعَلَنِی إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَیَّ التَّقْدِیرَ فِی نَفْسِی وَ مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ مَلْبَسِی كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَیْ یَقْتَدِیَ الْفَقِیرُ بِفَقْرِی وَ لَا یُطْغِیَ الْغَنِیَّ غِنَاهُ؛
خدا مرا پیشوای خلقش قرار داد و بر من واجب ساخت که درباره خودم و خوراکم و نوشیدنیم و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند بر خود تنگ گیرم تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان ننماید.


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی عليه‌السلام فرمود:


«یَا عَلِیُّ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَیَّنَكَ بِزِینَهٍ لَمْ یُزَیِّنِ الْعِبَادَ بِزِینَهٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْهَا، زَیَّنَكَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا؛ ای علی! همانا خدا تو را به زینتی مفتخر کرد که هیچ بنده دیگری را به زینتی محبوبتر از آن نزد خدا مزین ننمود و آن زینت با زهد در دنیا است.»


دلیل دیگر شایستگی اولیای الهی اخطار خدا به آنها در قرآن کریم است. با کمال قرب و عشقی که انبیا به خدا داشتند، گاه و بی گاه هشدارهای قاطعی به آن ها داده می شد که اگر لحظه ای از مدار توحید و فرمان خدا خارج شوند، به سخت ترین بلاها دچار می گردند، برای نمونه به چند آیه توجه کنید:


«لئن اشرکتَ لیحبطنّ عملک؛ اگر به خدای خود شرک آوری تمام اعمالت نابود می شود».


آیه دیگر:
«ولو تقوّل علینا بعضی الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین؛ اگر پیامبر حرف هایی را به ما نسبت بدهد (که ما نگفته ایم)، با قدرت تمام او را می گیریم (و مقامش را سلب می کنیم) و رگ قلب و حیات او را می زنیم».


همان طور که هرکس کلید خانه اش را به کسی می دهد که دزدی نکند، خانه را کثیف نکند و کلید را به هیچ کس دیگری نسپارد. بازاری ها به کسی وام می دهند که سابقه دارد و می دانند که چک او برنمی گردد و اعتبار دارد.


قرآن کریم معیارهایی را برای گزینش افراد اعلام می کند، از جمله:


۱.ایمان:


«أَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً كَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ؛ آیا مومن با فاسق یکسان است؟».


۲. سابقه:


«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ؛ کسانی که در ایمان و عمل سابقه بیشتری دارند، مقرّب ترند».


۳. هجرت:


«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ ءٍ؛ امّا کسانی که ایمان آورده، ولی هجرت نکردند، حقّ هیچ گونه دوستی و حمایت از آنان را ندارید».


۴. توان جسمی و علمی:


«وَ زادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ؛ و توان علمی و جسمی او را افزون نموده است».


۵. اصالت خانوادگی:


«ما کانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ؛ پدرت مرد بدی نبود».

مردم به مریم گفتند: تو پدر و مادر پاکی داشتی، این بچه از کجا آمد؟


۶. جهاد و مبارزه:


«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً؛ خداوند مجاهدین را بر غیر مجاهدین با پاداش عظیم برتری داده است».

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه - محسن قرائتی



صراط در قرآن
جمعه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۹ ساعت 0:8 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

آیا در قرآن به «پل صراط» اشاره شده است؟

پرسش

در قرآن، کلمه‌ای به معنای «پل صراط» نیامده و کلمۀ «صراط» نیز فقط به معنای راه آمده است، علت کاربرد بسیار کلمۀ «پل صراط» در میان مردم چیست؟ و چه ارتباطی بین صراط و پل صراط وجود دارد؟

پاسخ اجمالی

اگر چه لفظ "پل صراط" در قرآن نیامده، اما در برخی روایات، به این لفظ تصریح شده است؛ مثلاً امام صادق(ع) در تفسیر کلمۀ مرصاد، در آیۀ 14 سورۀ فجر، آن‌را پلی دانسته که از جهنم می‌گذرد.

جهت روشن شدن موضوع، مطالبی را در بارۀ کلمۀ صراط بیان می‌کنیم.

صراط به معنای راه است، و منظور از کلمۀ صراط مستقیم که در برخی آیات قرآن آمده، راه راست و طریق هدایت در همین دنیا است که اگر کسی در این مسیر باشد، در آخرت نیز بر آن خواهد بود، و اگر کسی از این مسیر منحرف گردد و پایش بلغزد، در آن‌جا هم سقوط خواهد کرد.

شاهد کلام ما، روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است، ایشان می‌فرمایند: "صراط، یعنی طریق معرفت خداوند، که شامل دو صراط می‌شود، صراطی در دنیا و صراطی هم در آخرت. اما صراط در دنیا، امامی است که اطاعت او واجب است و اما صراط در آخرت، پلی است که بر روی جهنم زده شده است، و هر کسی در دنیا از صراط دنیا، به درستی رد شود؛ یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند، در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی می‌گذرد. و کسی که در دنیا امام خود را نشناسد، در آخرت هم، قدمش بر پل آخرت می‌لغزد و به درون جهنم سقوط می‌کند".

معنای این جملۀ امام، آن است که این دو صراط با هم ارتباط دارند؛ یعنی هر کس در دنیا در صراط باشد، در آخرت از پل صراط به آسانی خواهد گذشت و در جهنم سقوط نمی‌کند. در واقع، پل صراط مطرح شده در روایات، بروز و ظهور همان پل صراط دنیا است که از آن به امام و ... تعبیر شده است و مردم مکلف هستند در این مسیر باشند.

پس اگر در روایات، از صراط که یکی از مواقف روز قیامت است، با تعابیری؛ مانند پل صراط، پل جهنم و... یاد شده است، صرفا برای آشنایی ذهن مردم با این مسئله و سهولت فهم آن است.

پاسخ تفصیلی

به عنوان مقدمه، باید گفت که کلمۀ صراط به معنای راه است و آن‌گاه که با کلمۀ مستقیم توصیف گردد، به معنای راه راست و مستقیم است.

در قرآن نیز در برخی آیات، کلمۀ "صراط مستقیم" به کار رفته است که در ذیل، به این آیات اشاره می‌شود:

  1. "خدایا ما را به راه مستقیم هدایت کن".[1]
  2. "به درستی که خداوند، پروردگار من و شما است. پس او را پرستش کنید، این‌راه مستقیم است".[2]
  3. "کسی که به خداوند تکیه کند، به راه مستقیم هدایت شده است".[3]
  4. "این راه مستقیم پروردگار تو است، به تحقیق ما نشانه‌ها را برای کسانی که متذکر می‌شوند، توضیح دادیم".[4]

در همۀ این آیات، مراد از صراط مستقیم، راه راست و طریق هدایت در همین دنیا است که اگر کسی در این دنیا، در این مسیر قدم بردارد، در آخرت نیز در مسیر مستقیم و صراط مستقیم است؛ یعنی نتیجۀ اعمال صحیح خود را در دنیا، خواهد دید.

واضح است که مراد قرآن مجید از صراط مستقیم در این آیات، عمل کردن به مجموعۀ دستورات و احکام نورانی الاهی است که به منزلۀ بهترین راه و روش زندگی انسان‌ها در این جهان است، و عمل به این دستورات، مانند حرکت در جادۀ مستقیمی است که انسان را به هدایت می‌رساند.

به همین دلیل است که در بعضی روایات، از ائمه(ع)، به صراط مستقیم تعبیر شده است.[5]

امام صادق(ع) فرمود: "صراط؛ یعنی طریق معرفت خداوند، و شامل دو صراط می‌شود، صراطی در دنیا و صراطی هم در آخرت. اما صراط در دنیا، امامی است که اطاعت او واجب است، اما صراط در آخرت، پلی است که بر روی جهنم زده شده است، و هر کسی در دنیا از صراط دنیا، به درستی رد شود ؛ یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند، در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی می‌گذرد. و کسی که در دنیا امام خود را نشناسد، در آخرت هم، قدمش بر پل آخرت می‌لغزد و به درون جهنم سقوط می‌کند".[6]

هم‌چنین ایشان در مورد آیۀ 14 سورۀ فجر: "ان ربک لبالمرصاد"،[7] می‌فرماید: "مرصاد پلی است بر طریقی که از جهنم می‌گذرد و کسی که حق مظلومی بر گردن او باشد، از آن نخواهد گذشت".[8]

البته این بیان امام صادق(ع) از قبیل بیان یکی از مصادیق مرصاد(کمین گاه) است؛ چرا که کمین‌گاه الاهی منحصر به قیامت و پل معروف صراط نیست، بلکه خداوند در همین دنیا نیز در کمین ظالمان است ...".[9]

بنابراین، "پل صراط" واقعیتی است که هم در قرآن مجید به آن اشاره شده[10] و هم در روایات، خصوصیات و ویژگی‌های آن بیان گردیده است.

در همین راستا، پیامبر اکرم(ص) فرمود: "ثابت قدم‌ترین شما بر صراط(پل صراط)، کسی است که محبتش نسبت به اهل‌بیت من بیشتر است".[11]

 هم‌چنین در روایت آمده است: "بر روی جهنم پلی است که از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر است".[12]

نکتۀ قابل توجه این است که پل صراط، یکی از مواقف روز قیامت است و در روایات، از آن با تعابیر مختلفی مانند پل، صراط، پل صراط، پل جهنم و ... یاد شده است. ولی منظور همۀ این روایات، این موقف است که به جهت آشنایی بیشتر اذهان سادۀ مردم، از آن به پل تعبیر شده است، نه این‌که مثل پل‌های این دنیا دارای پایه‌هایی باشد و راه گذشتن مردم و حیوانات و وسائل نقلیه باشد. مراد از پل و صراط در قرآن مجید و روایات؛ یعنی راه، مسیر، روش، مکتب و به عبارت دیگر، مردم باید بدانند که آن مکتب و طریقی که آنان‌را به سعادت حقیقی و ابدی می‌رساند، یک مکتب و راه و روش، با خصوصیات و ویژگی‌های خاص؛ یعنی دین پروردگار متعال(اسلام حقیقی) است و تنها، قدم گذاشتن در این‌راه است که موجب نجات و رستگاری است. از طرف دیگر، غفلت از معرفت واقعی به ویژگی‌ها و ظرایف و دقایق این‌راه، موجب انحراف از آن و افتادن در مسیر گمراهی است.

بنابراین، تفسیر، پل صراط، که در روایات برنده‌تر از "شمشیر" و باریک‌تر از "مو" توصیف شده است، راه بسیار دقیق و حساب شده‌ای است که خداوند در همین دنیا، نقطه شروع و ابتدای آن‌را قرار داده است و ادامۀ این‌راه به جهان آخرت متصل می‌شود؛ لذا کسانی که می‌خواهند از صراط و پل آن به راحتی عبور کنند، باید از هم اکنون و در همین دنیا مواظب باشند که در این مسیر بوده و از این مسیر خارج نشوند.

و به تعبیر دقیق‌تر، پل صراط در قیامت، بروز و ظهور همان پل صراط در دنیا است که از آن به امام و ... تعبیر شده است.


[1]. "اهدنا الصراط المستقیم". فاتحة الکتاب، 5.

[2]. "ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم". آل عمران، 51.

[3]. "و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم". آل عمران، 101.

[4]. "و هذا صراط ربک مستقیماً قد فصلنا الآیات لقوم یذّکّرون". انعام، 126.

[5]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 32، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.

[6]همان.

[7]. "زیرا پروردگارت به کمین­گاه است".

[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 66، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[9]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 458، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.

[10]. علاوه بر آنچه ذکر شد، آیات 71و 72 سورۀ مریم: "و همۀ شما (بدون استثنا) وارد جهنم می‌شوید، این، امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان. سپس آنها را که تقوا، پیشه کردند از آن رهائى می‌بخشیم، و ظالمان را در حالی‌که (از ضعف و ذلت) به زانو در­آمده‏اند، در آن رها می‌کنیم "، می‌تواند اشاره‌ای به پل صراط داشته باشد. برای آگاهی بیشتر، نک: تفسیر نمونه، ج 13، ص 121-117.

[11]بحارالانوار، ج 8، ص 69.

[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 312، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.



 
موضوعات
برچسب ها
دیگر موارد