مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
دشتی حضرت ابوالفضل ع
شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۹ ساعت 17:48 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

 

Mahmoud Karimi Kenare Alqame Mahshar Be Pa Shod دانلود نوحه کنار علقمه محشر به پا شد از محمود کریمی

 

متن نوحه کنار علقمه محشر به پا شد از محمود کریمی

🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁

کنار علقمه محشر به پا شد ⋄⋄◈⋄⋄ امید خیمه ها اخر فدا شد
علم افتاد بر روی زمین و ⋄⋄◈⋄⋄ دو دست ساقی از پیکر جدا شد
برادر غرق خونه برادر نیمه جونه ⋄⋄◈⋄⋄ برادر کاکلش اتش فشونه
یکی تو اسمونا نوحه خونه ⋄⋄◈⋄⋄ امون از بی وفایی زمونه
تویی که از غم زینب هلاکی ⋄⋄◈⋄⋄ منم که از غمت قدم کمونه
برادر روی خاکه برادر سینه چاکه ⋄⋄◈⋄⋄ برادر از غم خیمه هلاکه
داره از نیزه ها بارون می باره ⋄⋄◈⋄⋄ زمین از خون ساقی لاله زاره
خبر بر شاه مظلومون رسونید ⋄⋄◈⋄⋄ که ساقی یک تن و دشمن هزاره
برادرغصه داره برادر بی قراره ⋄⋄◈⋄⋄ شده مشک برادر پاره پاره
برادر خواهرت چشم انتظاره ⋄⋄◈⋄⋄ خبر از حال و روز تو نداره
اگه که بر نگردی خواهرت رو ⋄⋄◈⋄⋄ بلا تکلیفی از پا در میاره
برادر نا امیده به خاک و خون تپیده ⋄⋄◈⋄⋄ علم افتاده با دست بریده

sevilmusic دانلود نوحه کنار علقمه محشر به پا شد از محمود کریمی

اگه سردار من سقا نمیشد ⋄⋄◈⋄⋄ حریفی روبروش پیدا نمیشد
اگه بودش قدم تا نمیشد ⋄⋄◈⋄⋄ پای دشمن به خیمه وا نمیشد
برادر مرده مرده برادر مرده درده ⋄⋄◈⋄⋄ هنوز تو خیمه میگن بر می گرده
اونایی که نیومد پیکراشون ⋄⋄◈⋄⋄ هنوزم چشم به راهن مادراشون
شهیدای ابالفضلی هنوزم ⋄⋄◈⋄⋄ میخونن روضه ماد رها براشون
شهیدم برنگشته شهیدم تو بهشته ⋄⋄◈⋄⋄ شهیدم حرفش و با خون نوشته

دانلود همه نوحه های محمود کریمی

🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁 🥁

محمود کریمی کنار علقمه محشر به پا شد

 

_____________________

کنار القمه با قلب خسته 

علمدار حسین در خون نشسته

 

کنار القمه بابا چه دیدی

عمود خیمه را از چه کشیدی


اشعار دشتی 2
شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۹ ساعت 17:42 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

از آن روزیکه ما را آفریدی

بغیر از معصیت چیزی ندیدی

خداوندا بحق هشت و چارت

ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی

 

مو کز سوته دلانم چون ننالوم

شکسته پر و بالم چون ننالوم 

______________________________

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

__________________________

 

سه غم اومد به جونم هر سه یک بار

غریبی و اسیری و غم یار

 

غریبی و اسیری چاره داره 

ولی آخر کشد ما را غم یار!!! 

 

________________________

گلی گم کرده ام می‌جویم او را
به هر گل میرسم می بویم او را

گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت

_________________________


اشعار دشتی
شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۹ ساعت 17:33 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

همه از خیمه ها بیرون دویدند 

ولی سالار زینب(س) را ندیدند 

 

برون از قتلگه، بی راکب آمد 

به سوی خیمه ای، بی صاحب آمد 

 

یکی گفتا فرس کو نور عینم 

غریب کربلا بابا حسینم 

 

یکی از غم، گریبان چاک می کرد 

یکی خونش، به گیسو پاک می کرد 

 

یکی پوشاند، ز اشک خود زمین را 

یکی بر پشت، برگرداند زین را 

 

چراغ محفل طاها، سکینه(س) 

دو دست، از شدّت غم زد به سینه 

 

که ای گم کرده راکب، راکبت کو؟ 

چرا صاحب نداری، صاحبت کو؟ 

 

چرا از تیر دشمن، شسته بالت 

چرا خون خدا، ریزد ز یالت 

 

بگو ای پیکرت، گردیده صد چاک 

امید ما، کجا افتاده در خاک؟ 

 

تو صورت شسته ای، از خون مظلوم

مرا دیگر، یتیمی گشت معلوم 

 

تو که، آتش فرو ریزی ز سینه 

بگو از راکب خود، با سکینه(س) 

 

چو خنجر، بر گلوی او نهادند

به آن لب تشنه، آیا آب دادند؟ 

 


روضه نوجوان شهید روز عاشورا در کربلا
دوشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۸ ساعت 23:48 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )


این حسین(ع) کیست؟
" این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست"
"این چه شمعیست که دلها همه پروانه ی اوست"

این حسین کیست که بعد از طی اعصار وقرون
باز هم د رهمـــــــه جا ،قصه وافسانه ی اوست

این حسین کیست کـــــــه در حُریّــت وآزادگی
جمله احرارجهـــــــــان بنده ی آستانه ی اوست

گربوَد نامــــی زمردان ودلــــــــــــــیران جهان
رادمردی خِجِل از همّت مــــــــردانه ی اوست

کرَم ولطف وعطا،جــــــودوسخـــــــــاومعرفت
شرمگین از کرَم وطبـــــــــعِ کریمانه ی اوست

بینِ هفتادو دوملّت درخــــــــــــــــــــلالِ جنگها
جنگِ هفتادو دوتن جنــــــــگِ دلیرانه ی اوست

این حسین کیست که مستانــــــه ی عشاق جهان 
جُرعه نوشِ بحرِآن بـــــــاده ی پیمانه ی اوست

این حسین کیست که هنـــــگامه ی مردانه ی او
ثبت بر لوحِ فلــــــــک ،نهضت جانانه ی اوست

این حسین کیست کـــــــه در محشرِعاشوری او
حلم وصبر شرمنده از روحِ صبورانه ی اوست

حِکمت وبرتریِ سُرخیِ خـــــــــــون بر شمشیر
نکته ای از فِکرو اندیشه ی فرزانـــه ی اوست

از عطش در طولِ تاریخ ناله ی هـــر تشنه لب
گوئی از حنجره ی خونینِ دُر دانــــه ی اوست

نقشِ خـــــــــــــونینِ شفق بر سینه ی سُرخِ اُفُق
هم چُنان تصویر خونِ سُرخِ ریحــانه ی اوست

این حسین کیست که آوازه ی یاور خواهی اش
باز هم می شنویم، آوا زکــــــــــاشانه ی اوست

این حسین کیست که در فلسفه ی مــــرگ وحیات
بانگِ هیهاتش ز ذلّت، نـــــــوشِ مستانه ی اوست

گر زمین کربــــلا ،آن دشت پُــــــــر رنج وبلا 
کعبه ی آمال شد ،از طبع شاهـــــــانه ی اوست

بانگِ هَل مِن ناصرِن یَنصُرنی هـــــم طی قرُون
آی ،به گوش باشیم ،که این بانگِ غریبانه ی اوست

کلٌّ ارضٌ کــــــــــربلا و کلٌّ یــــــــــومٌ عاشورا
برگِ زرّینی زآئین وزسامـــــــــــــــانه ی اوست

ای بنازم بر حسین ومنصب وبــــــــــــــارگهش
حُب ومهرش به دلم ،تُحـــفه ی شُکرانه ی اوست

 

نوجوان افتخارآفرين

“امام حسين ع در ميان افرادي كه از او اجازه جهاد مي خواهند، يك كودك ده يا دوازده ساله را مشاهده مي كند كه شمشيري به كمر بسته و عرض مي كند: يا اباعبدالله به من اجازه بدهيد كه پا در ميدان جهاد كنم.« وَ خَرَجَ شابٌّ قُتِلَ ابوهُ فِي الْمَعْرَكَة » اين طفل كسي بود كه قبلاً پدرش شهيد شده بود. امام حسين عليه السلام در جواب او فرمود: تو كودكي نرو. عرض كرد: اجازه دهيد من مي خواهم بروم. امام حسين ع فرمود: ترس از آن دارم كه مادرت راضي نباشد. آن طفل عرض كرد: يا اباعبدالله! مادرم به من فرمان داده و گفته است بايد بروي، اگر خودت را فداي حسين نكني از تو راضي نيستم. در آن هنگام حضرت به او اجازه ميدان داد. اين طفل آنچنان با ادب و آنچنان با تربيت است كه افتخاري درست كرد كه احدي درست نكرده بود. هر كس به ميدان مي رفت، به رسم عرب خود را معرفي مي كرد و به خاطر اينكه اين طفل خود را به گونه اي معرفي كرد كه در تاريخ مجهول مانده كه پسر كداميك از اصحاب بوده است.(1) مقاتل او را نشناخته اند. فقط نوشته اند:« وَ خَرَجَ شابٌّ قُتِلَ ابوهُ فِي الْمَعْرَكَة » چرا؟ آيا رجز نخوانده؟ بدانيد: اين طفل وقتي به ميدان جهاد پا نهاد اينگونه با ادب و احترام رجز مي خواند: اَميري حُسَيْنٌ وَ نِعْم الاَميرُ ايها النّاس، من آن كسي هستم كه آقايش حسين است و براي معرفي من همين كافي است. اَميري حُسَيْنٌ وَ نِعْم الاَميرُ سُرورُ فؤادِ البَشيرِ النَّذير(2) و اين رجز از آن نوجوان افتخارآفرين براي شيفتگان و دلسوختگان آن حضرت پايدار جاويد خواهد بود.
پي نوشت: 1. مرحوم مقرّم از معدود مقتل نويسان معتبر است كه نوشته: نام او عمر وبن جنادة الانصاري است و پدرش در حمله اول شهيد شده بود. 2. بحار الانوار ج ۴۵ص ۲۷. مقتل مطهّر ص ۱۲۵.”


 


متن شعر لبخند خدا بسته به لبخند حسین است
یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۸ ساعت 18:29 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

 

شعر :

لبخند خدا بسته به لبخند حسین است
پس باش پی آنچه خوشایند حسین است

.

تعریف من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند حسین است

.

در معرکه از‌ سنگدلان حرّ بتراشد
این ویژگی چشم هنرمند حسین است

.

شیرین تر از این شور ندیدیم همه عمر
شوری که خدا در دلم افکنده حسین است

.

آهنگ خوش و رقص خوش و بوی خوش اصلاً
طبل و علم و پرچم و اسفند حسین است

.

بی روضه ی او حال خوشی نیست … ، اگرهست
از حال ‌گذشتیم که آینده حسین است

.

از بس که ” علی ” نام قشنگی ست عجب نیست
این نام اگر روی سه فرزند حسین است

.

در جنگ سرافکنده نبودیم و نگردیم
چون بر سرمان یکسره سربند حسین است

.

پس باش پی آنچه خوشایند دل اوست
لبخند خدا بسته به لبخند حسین است


شعر زبان حال حضرت حر علیه السلام
یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۸ ساعت 17:44 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

آرامشم ده تا که طوفان تو باشم

آئینه‌ام کن تا که حیران تو باشم

آزاده‌ام امّا گرفتار تو هستم

خارم که خواهم در گلستان تو باشم 

من سر به زیر و سرشکسته آمدم باز 

تا سربلند لطف و احسان تو باشم 

دیشب حواسم را که جمع خویش کردم

دیدم فقط باید پریشان تو باشم 

ایمان چشمانت مرا بیدار کرده

باید چه گویم؛ تا مسلمان تو باشم؟  

بر گیسوانم گرد پیری هست امّا

من آمدم طفل دبستان تو باشم

دیروز کمتر از پشیزی بودم؛ امروز

باارزشم؛ چون جنس دکان تو باشم 

دیروز تحت امر شیطان بودم؛ امروز 

از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم 

دیروز یک گرگِ بیابانگرد و بی عار 

امروز می خواهم که اصلان تو باشم 

هر چه شما فرمایی؛ امّا دوست دارم 

تا در مِنای عشق، قربان تو باشم 

شادم نمودی که قبولم کردی آقا 

من آمدم تا بیت الاحزان تو باشم 

خواهم که خاک پایتان باشم نه اینکه 

چون خار در چشمان طفلان تو باشم

آقا اگر راضی نگردد زینب از من

دیگر چگونه بر سر خوانِ تو باشم؟


منم سقا کنم عطشان واویلا _ دشتی
دوشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۸ ساعت 6:18 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

بسوز ای آب دریا از شرارم     که جز آتش به دل آبی ندارم

بریز ای اشک خونین از دو عینم    که من یاد لب خشک حسینم

منم سقا، منم عطشان، واویلا

ز هر موجت شرر دارم به سینه    که دیدم در تو من عکس سکینه

  الهی آب دریا! شعله گردی     که شرم از یوسف زهرا نکردی

منم سقا، منم عطشان، واویلا

خدا داند دل دریا کباب است     که اصغر تشنه ی یک جرعه آب است

الا ای ماهیان! بامن بنالید    زمین و آسمان! بامن بنالید

منم سقا، منم عطشان، واویلا

زخون پر شد دو چشم نازنینم    که دیگر آب دریا را نبینم

چو آتش بین دریا می خروشم     صدای العطش آید به گوشم

منم سقا، منم عطشان، واویلا

شاعر؛ حاج غلامرضا سازگار


چهارشنبه نهم مرداد ۱۳۹۸ ساعت 18:31 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

احکام مالی عزاداری امام حسین علیه السلام

با توجه به اطعام هایی که در ایام محرم داده می شود و انسان به حلال بودن آنها یقین ندارد، آیا خوردن آنها اشکال دارد؟

فرآوری : حجت الاسلام تیموری - بخش احکام اسلامی تبیان

غذای امام حسین، آش نذری، غذای نذری

 

لطفا هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید. اگر نذری کسی که خمس نمی دهد را بخوریم چطور؟ در مواردی که انسان غذایی را که یقین ندارد به حرام بودنش، مثلا اطعام می کنند عزاداران را یا غذایی آماده کرده اند در این ایام و برای شما می آورند یا فردی نذری می دهد و شما یقین دارید که خمس نمی دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن آن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد. اما از نظر اخلاقی - چون پرسیدند - بعضی ها می گویند اگر پول خمس در آن باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس است - نه به این معنا که حتما متعلق خمس است یعنی شبهه دارید - خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام شک داشته باشید، یعنی مثلا مال مردم باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست. در حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می کنید و طعام برای شما می آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد - خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد - پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.

 

جمع آوری پول در عزاداری:

پرسش: آیا جایز است در ایام محرم، از افراد خیّر، اموالی را جمع آوری کرد و با تقسیم آن ها به سهم های مختلف، قسمتی را به قاری قرآن و مرثیه خوان و سخنران داد و باقی مانده را برای برگزاری مجالس مصرف کرد؟

پاسخ: اگر با رضایت و موافقت صاحبان اموال باشد، اشکال ندارد (مقام معظم رهبری).

مشخص کردن اجرت در عزاداری:

پرسش: با توجه به روایات و تأکیداتى که در کتابهایى مثل «لؤلؤ و مرجان» محدث نورى رحمه اللّه راجع به پول گرفتن بابت مداحى و بوسیله آل محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد گردیده معمولا طورى است که مداحان قیمت و اجرت را تعیین مى کنند و اگر هم به وضوح تعیین نکنند مى گویند فلان مجلس این مبلغ را پرداخته است، یا اگر یک بار کم پول بدهند دفع بعد دیگر دعوت را اجابت نمى کنند، نظر مبارک در این باره چیست؟
پاسخ: افرادى که به این صورت مداحى مى کنند ثواب موعود براى مداحى معصومین علیهم السّلام را نمى برند، اگر بخواهند ثواب موعود بر مداحى را ببرند باید مداحى شان به نحو صحیح باشد و براى مداحى کردن هم وجهى تعیین نکنند، هر چقدر که مردم دادند بگیرند.

.پاسخ: افرادى که به این صورت مداحى مى کنند ثواب موعود براى مداحى معصومین علیهم السّلام را نمى برند، اگر بخواهند ثواب موعود بر مداحى را ببرند باید مداحى شان به نحو صحیح باشد و براى مداحى کردن هم وجهى تعیین نکنند، هر چقدر که مردم دادند بگیرند.

پرسش: آیا ذاکر اهل بیت می تواند برای ذکر فضایل و مصائب اهل بیت اجرت طی کند؟

پاسخ: تعیین اجرت، شرعاً اشکالی ندارد؛ ولی این کار در شأن ذاکران اهل بیت که باید مظهر تقوا و پارسایی باشند، نیست (آیت الله مکارم).

پول گرفتن برای مداحی و عزاداری:

پرسش: گرفتن پول و اعانات و نذورات در مقابل نوحه سرایی حضرت سیدالشهدابه وسیله مداحان اهل بیت، چه حکمی دارد؟
پاسخ: نوحه سرایی در مجالس عزای حضرت سیدالشهدااز اعظم قربات (باعث نزدیکی به خداوند) است و دریافت تبرّعات و اعانات و نذورات مربوط به این کار، مانع ندارد (حضرت امام).

چون در اسلام، وعظ و ارشاد و تعلیم و تربیت و آموزگاری و استادی و تدریس، فضیلت بسیار دارد و از مشاغل مقدسه و از شئون مهم انبیا و اولیا(سلام الله علیهم اجمعین) می باشد، غالباً مسلمانان برای کسب ثواب و تقرب به درگاه الهی انجام می دادند و اجر مادی، در آن ملاحظه نمی شد و کسانی که این مشاغل و امثال آن مانند طبابت را عهده دار می شدند، آن را با اجر مادی، معاوضه نمی کردند؛ هرچند از بیت المال، مخارج آن ها تأمین می شد و گاهی خود مردم، خدمت مناسبی می کردند؛ ولی معامله این اعمال مقدس با پول، در نظر نبود و ازاین جهت موجب قوّت تأثیر کلام و مواعظ می شد. مع ذلک گرفتن مزد دربرابر ذکر مصائب پیغمبر اکرم…و ائمه اطهار و بیان مواعظه و نصایح و تعیین قبلی اجرت، اشکال ندارد. بلی، اگر گرفتن وجه، دربرابر بیان احکام واجبه و ارشاد به اصول دین و عقاید باشد، جایز نیست و بانیان مجالس، در انتخاب هر واعظ و ناطقی که بیانات و تبلیغاتش مورد اعتماد باشد، مختارند (آیت الله گلپایگانی).

مرثیه سرایان خطاکار:

پرسش: آیا پول دادن به مرثیه سرایانی که بعضی از مطالب بی مدرک یا ضعیف السند را می خوانند و یا با غنا اشعار را می خوانند، جایز است؟
پاسخ: اگر به نحو حرام بخوانند، جایز نیست؛ مگر اینکه به عنوان مزد کار حرام نباشد (آیت الله بهجت).

باقی ماند پول عزاداری:

پرسش: باقی ماند اموالی که به عنوان هزینه های مراسم عاشورای حضرت امام حسین علیه السلام جمع آوری می شود، در چه جایی باید خرج شود؟
پاسخ: می توان اموال باقی مانده را با کسب اجازه اهداکنندگان آن ها، در امور خیریه مصرف کرد و یا آن ها را برای مصرف در مجالس عزاداری آینده نگه داشت (مقام معظم رهبری).

خمس اموال باقی مانده:

پرسش:مقداری قند و برنج و مبلغی پول برای عزاداری محرم جمع شده و زیاد آمده است که در سال آینده مصرف می شود. آیا پرداخت خمس آن ها واجب است؟
پاسخ:خیر، واجب نیست (آیت الله بهجت)

مراجعات: 
[1]. مقام معظم رهبری،أجوبة الاستفتائات، ۱۴۵۳. 
[2]. آیه الله تبریزی، استفتاءات جدید ، ج 2، ص 516 ، س 210. 
[3]. آیت الله مکارم، استفتائات جدید، ج ۳، ص۱۷۷. 
[4]. حضرت امام، استفتائات، ج ۳، ص۵۸۲، سؤال۳۹. 
[5]. آیت الله گلپایگانی، مجمع المسائل، ج ۱، ص۵۶۰ ، سؤال۸۰ . 
[6]. آیت الله بهجت،استفتائات، ج ۴، ص۵۴۴ . 
[7].مقام معظم رهبری، أجوبة الاستفتائات، سؤال۱۴۵۳. 
[8]. آیت الله بهجت، استفتائات، ج ۳، ص۲۱.

 


 

منبع:

سایت مقام معظم رهبری 
سایت رضوی

موضوعات مرتبط: اشعار و روضه های دشتی

 
موضوعات
برچسب ها
دیگر موارد