~~~~~✦✦✦~~~~~
بدِ مرا تو به خوب خودت بدل کردی
به وعدههای خودت بارها عمل کردی
حقیر بودم اما تو زود نام مرا
بزرگ کردی و آوازه محل کردی
به هر که رو زده بودم مرا معطل کرد
ولی تو مشکل من را چه زود حل کردی
فرار کردم و با اضطراب برگشتم
به محض اینکه رسیدم مرا بغل کردی
~~~~~✦✦✦~~~~~
به رو سیاهیم اقرار میکُنم ... العفو
برای خوب شدن، کار میکُنم ... العفو
مرا تو میخری و پاک میکُنی اما
منم که آینه را تار میکُنم ... العفو
رسیدهام که خودم را نشانِ تو بدهم
به هر بهانهای تکرار میکُنم ... العفو
خودت اجازه شب زنده داریم دادی
که با اجازهات اصرار میکُنم ... العفو
مران ز خودت مرا، که من خود را
بدون تو همه جا خوار میکُنم ... العفو
از این که عفو تو شد شاملم ولی
من با گناه کردنم انکار میکُنم ... العفو