مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
حکم قیام قبل از ظهور
پنجشنبه هشتم اسفند ۱۳۹۸ ساعت 13:37 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

**  پاسخ آیت الله العظمی مکـارم شـیرازی  **
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در مورد این چند روایت، توجه شما را به چند نکته ضروری جلب می کنم:

1. ما دارای یک سلسله اصول مسلم در شریعت اسلامی هستیم که تخطی از آنها جایز نیست، از جمله «امر به معروف و نهی از منکر» از امور مسلمی است که هیچگونه تردیدی در آن روا نیست. آیات و روایات فراوان با تأکید بسیار، روی این دو اصل مسلم تکیه کرده است.

حال اگر در محیطی قرار بگیریم که احکام الهی پایمال شده، منکرات آشکار گشته و معروفها به فراموشی سپرده شده و ظلم و فساد، همه جا را فرا گرفتهاست و ما قادر هستیم که با یک قیام مؤثر، نظام حکومت فاسد را بر هم زنیم و در مقیاس وسیعی منکرات را از میان ببریم و معروف را جانشین آن سازیم، آیا در چنین فرضی هیچکس میتواند مدعی شود که این کار، حرام است و باید نشست و تماشاچی صحنههای فساد و پایمال شدن احکام اسلام و خروج جوانان مسلمان از دین و آیین بود؟!

ممکن است بهانه جویان بگویند چنین چیزی واقع نشده، ما میگوییم فرض کنید چنین امری رخ داد، این فرض که محال عقلی نیست، آیا باز هم در این فرض میگویید باید دست از هر اقدامی برداشت و تسلیم فراگیری فساد و ظلم و نابودی احکام اسلامی بود؟! گمان نمیکنیم هیچ عالم و محققی چنین چیزی بر زبان جاری کند! از شواهد این سخن اینکه در حالات «محمد بن عبدالله» از دودمان امام مجتبی(ع) که معروف به «نفس زکیه» است، می خوانیم:

«هنگامی که گروهی از افراد سرشناس به عنوان "مهدی" با او بیعت کردند و جریان به امام صادق(ع) رسید و حتی از حضرتش خواستند با او بیعت کند، امام فرمود: "این کار را نکنید زیرا هنوز موقع آن فرا نرسیده است (و ظهور مهدی در آینده خواهد بود) اگر تو (یعنی عبدالله پدر محمد) فرزندت را مهدی موعود میدانی، او مهدی نیست و اکنون وقت آن فرا نرسیده است و اگر می خواهی او را وادار کنی که برای خدا خروج کند و امر به معروف و نهی از منکر نماید، به خدا سوگند ما او را تنها نمی گذاریم و با او بیعت خواهیم کرد". عبدالله عصبانی شد و جواب نامناسبی داد».

کوتاه سخن اینکه به فرض که روایات فوق تصریح کند قبل از قیام مهدی(عج) هرگونه قیامی مایه گمراهی است، ما هرگز به خاطر خبر واحد یا چند خبر که در حکم خبر واحد است، نمیتوانیم اصول مسلمه اسلام را که در قرآن و کلمات معصومین(ع) است، کنار بگذاریم. بنابراین، هر وقت مقدمات تشکیل حکومت اسلامی و برچیدن بساط ظلم و فساد و جنایت و بیدادگری فراهم گردد، نباید در اقدام بر آن تردیدی به خود راه داد و ادله امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود و اقامه عدل و داد را به عذر اینکه در چند خبر مشکوک از این کار نهی شده است، زیر پا نهاد!

2. در برابر این روایات، روایات دیگری داریم که نشان میدهد ائمه هدی(ع) بعضی از قیامهایی را که در عصر و زمان آنها روی داد، ستودند. هر چند این قیامها به نتیجه نهایی نرسید، چگونه ممکن است این قیامها ممنوع باشد و باز آن را بستایند؟! (سپس معظم له روایاتی در مدح زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ را ذکر میکنند.) از همه اینها گذشته، در روایتی آمده است که قبل از قیام مهدی(عج)، اقوامی قیام میکنند و زمینه را برای قیام ایشان آماده می سازند که از آنها در روایات به نیکی یاد شده است. اگر قیامهای قبل از حضرت مهدی(عج) باطل و دعوت به طاغوت بود، این روایات مفهوم صحیحی نداشت. در اینجا به دو روایت از طرق شیعه و اهل سنت قناعت میکنیم، در حالیکه روایات، بسیار بیش از این است:

در حدیثی از امام ابوالحسن الاول (امام کاظم علیه السلام) می خوانیم: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ ؛ مردی از اهل قم قیام می کند و مردم را دعوت به حق می نماید. جمعیتی، گرد او را می گیرند که مانند پاره های آهن [سخت و محکم] هستند. طوفانهای سخت، آنها را تکان نمی دهد و از جنگ خسته نمی شوند و ترس به خود راه نمی دهند و بر خدا توکل می کنند و عاقبت برای پرهیزکاران است».

در بعضی از روایاتی که به اینگونه قیامها اشاره می کند، تصریح شده که آنها زمینه ساز قیام حضرت مهدی(عج) هستند و به هر حال نشان می دهد که قیامهای مشروعی قبل از قیام مهدی(عج) صورت می گیرد؛ قیامهای خونین و برای دعوت به سوی حق، توأم با پیروزی.

در حدیثی در "سنن «ابن ماجه»" از منابع معروف اهل سنت می خوانیم: «گروهی از جوانان بنی هاشم خدمت پیامبر(ص) آمدند. هنگامی که پیامبر(ص) آنها را دید، چشمانش پر از اشک شد و رنگ مبارکش دگرگون گشت. سؤال شد چرا در صورت مبارک شما آثار ناراحتی می بینیم؟ فرمود: ما خاندانی هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا برگزیده و خاندان من بعد از من با حوادث سخت و تبعید و کنار زدن آنها (از مقامهایشان) روبرو می شوند تا اینکه گروهی از مشرق می آیند که با پرچمهای سیاه است، مطالبه نیکی می کنند (و خواهان حق و عدالت می شوند) اما به آنها نمی دهند، پس پیکار می کنند و یاری می شوند و پیروز می گردند و آنچه را می خواهند به آنها می دهند، ولی آنها پذیرا نمی شوند تا آن را به کسی از اهل بیت من بسپارند. پس زمین را از عدالت پر می کند، آنگونه که از ظلم پر شده است. هر کدام از شما آن زمان را درک کند، باید به آنها بپیوندد هرچند روی برفها با سینه راه برود.»

از این روایت به خوبی استفاده می شود که این قیام در آستانه قیام مهدی(عج) و قبل از آن واقع شده و زمینه ساز قیام آن حضرت خواهد بود و قیامی مشروع است.

از مجموع آنچه گفته شد، به خوبی استفاده می شود که قبل از قیام مهدی(عج)، قیامهای دیگری صورت می گیرد که جنبه الهی دارد، بعضی به نتیجه می رسد و بعضی به شکست منتهی می شود و چنان نیست که هر پرچمی که قبل از حضرت مهدی(عج) برافراشته شود، پرچم طاغوت باشد هرچند با اجازه اهل بیت(ع) یا در مسیر اهداف آنها قرار گیرد.

3. آخرین سخن اینکه، روایاتی که می گوید: هر قیامی قبل از قیام مهدی(عج) صورت گیرد، قیامی شرکآلود و در مسیر طاغوت است، باید آنچنان تفسیر شود که هم با مسلمات فقهی و احکام امر به معروف و نهی از منکر «مبارزه با فساد» سازگار باشد و هم با قیامهای متعددی که در زمان معصومین(ع) واقع شده و بر آن صحه نهادند، هماهنگ گردد. برای تفسیر این روایات، چند راه در پیش داریم:

اول: منظور از آن، قیامهایی است که بدون اذن و اجازه معصومین(ع) یا حکام شرع و نائبان عام امام در عصر غیبت صورت بگیرد.

دوم: منظور، قیامهایی است که به قصد دعوت خویش و نه دعوت به سوی اهداف آل محمد(ص) انجام گیرد که در روایات، مکرر به آن اشاره شده است.

سوم: منظور، قیامهایی است که در مقاطع خاصی صورت میگ یرد که هیچگونه آمادگی برای اینگونه قیامها نیست و ائمه هدی(ع) برای پیشگیری از این قیامهای زودرس و ناپخته، آن جمله ها را فرمودند و از آن نهی کردند.

در اینجا بار دیگر، بازگشت به قرآن مجید می کنیم و دعوتهای عمومی قرآن را می نگریم که امت اسلامی را به قیام بر ضد ظالمان، حمایت از مظلومان و اقامه قسط و عدل دعوت می کند. در آیه 75 سوره نساء می خوانیم: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنکَ نَصیراً ؛ چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده ‏اند، پیکار نمی‏ کنید؟! همان افراد (ستمدیده ‏ای) که می‏گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».

روشن است که این آیه و همچنین آیات مشابه آن که در زمینه اقامه قسط و عدل یا دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان سخن میگوید، انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد و یکی از اصول زیربنایی اسلام است و هر جا مقدمات و زمینه های این هدف مقدس فراهم گردد باید بدون فوت وقت به آن اقدام نمود.

منبع: ناصر مکارم شیرازی و جمعی از علماء، پیام قرآن،
قم: انتشارات مدرسه امام امیرالمومنین(ع)، ج 10، صص 78 ــ 84.

موضوعات مرتبط: امام مهدی، شعبان، حکومت اسلامی

 
موضوعات
دیگر موارد