مجموعه ای از مطالب سخنرانی و مداحی
پیوندهای خانوادگی
پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۸ ساعت 16:21 | نوشته ‌شده به دست حسین سبزعلی | ( )

بسم االله الرحمن الرحیم
پیوندهاي خانوادگی و فامیلی
ایجاد انگیزه :
بحث در رابطه با ارزش هایی است که در جامعه مورد هجوم قرار گرفته و سید الشهداء که غیرت االله و مظهر 
غیرت خدا بود با سقوط ارزش ها در آن زمان مبارزه کرد. یک مؤمن باید نسبت به ارزش هایی که در جامعه 
کم رنگ می شود حساس باشد .
یکی از ارزش هاي بسیار مهم که متأسفانه مورد هجوم دستگاه ابلیس قرار گرفته، پیوندهاي خانوادگی و 
فامیلی است. اگر قرار است جایی تربیت صورت بگیرد، در خانواده است. طبیعتاً شیطان با چنین جایی کار 
دارد که خانواده دچار فروپاشی شود و به جاي این که سرباز براي دین خدا تربیت شود، سرباز براي شیطان 
تربیت شود.
متن و محتوا :
بنابر روایات در آخر الزمان «کَثُرَ الطَّلاق» طلاق زیاد می شود، «کَثُر العقوق» عاق شدن زیاد می شود، چون
بچه ها حرمت پدر ومادر را نگه نمی دارند و عاق پدر و مادر می شوند، چه برعکس پدر و مادر عاق فرزندان 
می شوند. ما معمولاٌ عاق والدین را زیاد شنیده ایم اما پدر و مادر اگر به بچه ها ظلم کنند، عاق فرزندان می 
شوند؛ یعنی مورد نفرین آن ها قرار می گیرند. در آخر الزمان قطع رحم زیاد می شود؛ یعنی پیوند بین فامیل
سست می گردد. زیاد شدن طلاق در بعضی از شهرهاي بزرگ به فاجعه تبدیل شده است که از هر ده 
ازدواج، سه یا چهار تا منجر به طلاق می شود، اینها طلاق هاي قانونی است که در محضر ثبت می شود اما
طلاق هاي عاطفی در خانه ها به این صورت که زن و شوهر با هم سازش ندارند و به نوعی از هم جدا هستند 
ولی کنار یکدیگر زندگی می کنند. شبکه هاي ماهواره اي، فضاهاي مجازي که به طور گسترده در کشور 
مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند به سست شدن رابطه ها و جدا شدن ها دامن بزند. چه بخواهیم یا 
نخواهیم فضاهاي مجازي وارد کشور شده است. اگر استفاده از آنها را مدیریت کنیم در دورافتاده ترین جاي
کشور هم باشید با کل دنیا در ارتباط هستید و می توانید اطلاعات به روز داشته باشید. این فضاها می تواند 
صلۀ رحم را بیشتر کند، چون ارتباط با یکدیگر را راحت تر می کند، می توانیم فرهنگ و دینمان را تبلیغ 
کنیم اما متأسفانه مدیریت فضاي مجازي دست ما نیست.
آن هایی که با اینترنت کار می کنند، وقتی یک کلمه را سرچ می نمایند چند تا واژه جنسی هم می آید که 
تحریک کننده می باشد. این کلمه چیست؟ این واژه چیست؟ لذا پیوندها را می تواند سست تر کند. موبایلها دورها را نزدیک کرده و نزدیک ها را دور کرده است. یک خانوادة پنج نفري را تصور کنید که هر کدام با 
موبایل مشغول اند، این ها نزدیک اند ولی از یکدیگر دوراند. انسان به جاي این که همراه اولش، پدر ومادر یا
خواهر و برادرش باشد، موبایل است. خانومی چند وقت پیش زنگ زد و گفت: حاج آقا، پنج شش ماه که 
است ازدواج کردم ولی شوهرم به من هیچ میلی ندارد و سرد است. چه کار کنم؟ از ایشان سوال کردم، در 
خانه ماهواره دارید؟ گفت: بله. گفتم: این می تواند یک دلیل بسیار مهمش باشد. وقتی در ماهواره چهره هاي 
حرفه اي می بیند شما دیگر براي او جلوه ندارید. طبیعی است که در رابطۀ بین زن و شوهر این می تواند اثر 
گذار باشد. بیش از 90 درصد جوان ها حداقل با شبکه هاي اجتماعی مرتبط اند. ضرر این فضاها، فقط این 
نیست که در آن دوست هاي ناباب پیدا می شود یا ساعت ها وقت، هدر می شود یا ضررهاي جسمی و 
روحی دارد. در چین 25 میلیون معتاد اینترنتی وجود دارد که بعضی از آنها حدود 20 ساعت با موبایل و 
کامپیوتر خود هستند. مهمترین ضرر این فضاها این است که کم کم مدیریت تربیت را کسانی دیگر به عهده 
می گیرند، یعنی رقیب تربیتی براي پدر و مادر در خانه درست می شود. یک تربیت پنهان که در آن رابطه 
ها سست می شود، ارزش ها کمرنگ می شود. آیا این فضاها می تواند حیاء را کم رنگ کند؟ بله، زیرا کسی 
که در این فضا می رود، هر طور که بخواهد می تواند حرف بزند و کسی یقه اش را نمی گیرد. می تواند 
غیرت را کم رنگ کند؟ بله. می تواند ادب بین بچه ها و پدر و مادر را کم رنگ کند؟ می تواند انس بین پدر 
و مادر را و بچه ها را کم رنگ کند؟چند نسل که بگذرد فرهنگ جدید، اخلاق جدید، دین جدید کم کم به 
وجود می آید. رهبر بزرگوارمان شوراي عالی فضاي مجازي را تشکیل می دهد، از قوي ترین اعضایی که در 
کشورند؛ یعنی سران سه قوه، وزراي مربوط به کارهاي فرهنگی و نخبه هایی که در این زمینه تخصص دارند 
تا قدرت تصمیم گیري بالا داشته باشند و بتوانند این فضا را مدیریت کنند. ما باید چه کار کنیم که نسل و 
بچه هایمان را از هجوم سنگینی که دستگاه ابلیس انجام داده، مصون نگه داریم. یکی از کارهایی که به 
خصوص پدر و مادر ها و آن کسانی که مربی اند، باید انجام دهند تربیت و اخلاق است. چیزي که با 
سخنرانی و حرف و ... نیست بلکه بیشتر عملی است. پدر و مادر عزیز در خانه با اخلاقت بچه را جذب کن و
با او رفیق شو، نگذار همراه اولش شخص دیگري شود. پیغمبر اکرم و اهل بیت، مگر با مقاله نویسی و 
سخنرانی مردم را دین دار کردند؟ عمده با عمل شان بود. در اوائل دعوت در مکه پیغمبر را خیلی اذیت می 
کردند. ایشان به طائف رفت و در آنجا سران مشرکین به بچه هایی که در کوچه بودند، گفتند: این مرد را با 
سنگ بزنید. بچه ها پیغمبر را سنگباران کردند. پیغمبر از دست آنها فرار کرد و از شهر بیرون آمد و کنار 
باغی به دیوار تکیه داد و نشست. صاحب آن باغ که از مشرکین بود، دلش سوخت و به غلامش گفت:
مقداري آب براي آن مرد ببر اما مواظب باش با او حرف نزنی، او ساحر است. غلام با ظرف آب جلو آمد و
وقتی به چند قدمی پیامبر رسید، پیغمبر اکرم بلند سلام کردند. آب را گذاشت، پیغمبر سوال کرد که اهل 
کجا هستی؟ گفت: آقا اهل نینوا هستم. پیغمبر فرمود: عجب، سرزمین برادرم یونس. گفت: مگر شما یونس رامی شناسید، پیغمبر فرمود: بله، برادرم یونس از انبیاء الهی بود. بعد شروع به خواندن آیاتی کرد. «وَ إِنَّ
یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ، إِذْ أَبَقَ إِلىَ الْفُلْکِ الْمَشْحُون، فَسَاهَمَ فَکاَنَ مِنَ الْمُدْحَضِین، فَالْتَقَمَهُ الحْ�ُوتُ» غلام همان 
جا زانو زد و گفت: آقا دین شما چگونه است؟ به من یاد بدهید. به او شخصیت داد و عملا جذبش کرد. 
خانمی در تهران هست که 4 تا بچه دارد و هر کدام بهتر از دیگري. دکتر، مهندس، با سواد، متدین. از این
خانم موفق سوال کردند که شما چگونه توانستی بچه هایت را این گونه تربیت کنی؟ گفت: من آن چیزي که 
می خواستم بچه هایم بشوند، خودم عمل کردم. به قول آن حرف حکیمانه، بچه هاي ما آنچنان می شوند که 
ما هستیم، نه آنچنان که می خواهیم. مرحوم علامه ي مجلسی در هفته خانواده اش را جمع می کرد و نیم 
ساعت برایشان حرف می زد. دو سه تا مسئله ي شرعی می گفت، روایتی می خواند و موعظه اي می کرد اما 
وقتی40 دقیقه حرف می زد، یک هفته عمل می کرد. خانم مصطفوي دختر امام می گفت: پدرمان از بچگی 
سر نماز خیلی دعوا مرافعه نمی کرد. یک کلمه به ما می گفت: بچه ها بازي و تفریحتان را بکنید، اول وقت 
که خدا دعوتتان کرد، نمازتان را هم بخوانید؛ چون می دانستیم پدرمان کسی است که اول وقت، صداي اذان 
را می شوند، تپش قلب می گیرد، نمی تواند بنشیند. در مهمترین جلسۀ کشوري یا لشکري اگر حضرت امام 
بود، صداي اذان که می آمد، آستین هایش را بالا می زد و بلند می شد. می گفت: خدا دارد دعوت می کند، 
«حیّ علی الصلاة» بیایید نماز. ایشان می گفت: اگر آقا یک مرتبه به ما می گفت که بچه ها حرف خودتان را 
بزنید ولی غیبت نکنید، ما را بس بود زیرا می دانستیم کسی این حرف را می زند که در طول عمرش غیبت 
نکرده است. آیت االله مظاهري می گفت: زمانی که امام در قم تدریس می کرد، یک روز براي عزیمت به محل 
درسش، شنید که یک نفر از شاگردانش غیبت یکی از آقایان را کرده است. امام آنقدر به هم ریخت که دیگر 
نتوانست سر درس بیاید و به خانه برگشت و بیماري مالتی که داشت، عود کرد و تا سه روز در خانه افتاد. 
درود خدا بر پدران و مادرانی که اهل عمل اند. با نماز شوخی نمی کنند، با حجاب شوخی نمی کنند. بچه از 
بچگی می فهمد نماز مهم است ولی وقتی پدرش به نماز اهمیت نمی دهد، می فهمد که می شود با نماز 
شوخی کرد. دختر بچۀ کوچک وقتی می بیند مادرش موقعی که سبزي فروش یا میوه فروشی داخل کوچه 
می آید، حجابش کامل است، می فهمد حجاب جدي است و شوخی نیست. بعضی از افراد سوال می کنند 
چرا گاهی مواقع بچه هایی که در خانواده هاي متدین هستند از جهت دینی ضعف دارند؟ در نمازشان، در 
حجابشان و در موارد دیگر. 
گاهی مواقع پدر و مادر به هیچ عنوان مقصر نیستند. پدر و مادر هرکاري براي تربیت فرزند کرده اند ولی 
بچه بد در می آید زیرا عوامل تربیت فقط پدر و مادر نیستند. گاهی مواقع بچه هاي معصومین بد در می 
آمدند. جعفر کذاب عموي امام زمان ادعاي امامت داشت. امام رضا علیه السلام برادري به نام زیدالنار داشت
که چند بار او را توبیخ کرد و گفت: فکر نکن چون فرزند موسی بن جعفر هستی هشت در بهشت به روي توباز است، باید اهل عمل باشی. پس عوامل تربیت چیزهاي دیگري هستند اما گاهی اوقات پدر و مادر در یک 
جا کوتاهی می کند. آن کجاست؟ اهل عمل دینی هستند ولی اخلاق دینی ندارند. دختر خانمی نامه اي 
نوشته بود که حاج آقا ما پدري داریم که اهل مسجد هست ولی وقتی خانه می آید، چهار ستون بدنمان می 
لرزد. با کوچکترین بهانه اي دعوا راه می اندازد. چندي پیش برادرم که 17 ،18 سال دارد با پدرم مشاجره 
اي کرد، ایشان عصبانی شد و با وسیله اي محکم به سر برادرم زد و الان دوماه در کما است . با این پدر چه 
کار کنیم؟ همین پدر نماز خوان، بچه اش را بی نماز می کند. اگر نماز این است که خودت را درست نکرده، 
من این نماز را نمی خواهم. مرحوم شیخ مرتضی زاهد در تهران بود. چون زهد فوق العاده اي داشت به شیخ 
مرتضی زاهد معروف بود. حضرت امام ایشان را خیلی دوست داشت با او رفیق بود. گاهی اوقات مرحوم آیت 
االله بروجردي ایشان را به قم دعوت می کرد که چند کلمه من را نصیحت و موعظه کن. ایشان به قم می 
رفت و چند کلمه صحبت می کرد، آقاي بروجردي با آن عظمت زار زار گریه می کرد. آقاي شیخ مرتضی 
زاهد صاحب نفس بود. یک مرتبه منزل ایشان را دزد می زند. آقا ظاهراً نیم ساعت مانده به اذان صبح به 
مسجد رفته بودند. ایشان در خانه چیزي نداشت ولی دزد این را نمی دانست. وقتی وارد شد چیزي نیافت و 
تنها یک قالیچه پیدا کرد. قالیچه را زیر بغل گذاشت و در کوچه را باز کرد که با شیخ مرتضی زاهد مواجه 
شد. آقا تا او را دید، گفت: سلام علیکم، خیلی خوش آمدي، میهمان حبیب خدا است آن هم میهمانی که با 
پاي مبارك خودش وارد خانه شده باشد. چرا نگفتی زودتر بیایم تا چیزي از قبل تهیه کنم؟ دزد می گوید: 
آقا من را به داخل خانه آورد. گفت: بنشین تا چایی درست کنم و با هم بخوریم. با هم بیست دقیقه اي 
نشستیم و چایی خوردیم. بعد آقا گفت: آقا جان، اگر بمانی ظهر آبگوشتی بار می گذارم تا با هم ناهار 
بخوریم. گفتم: نه، اجازه بدهید من بروم؟ گفت: میل خودتان است. هنگام رفتن شیخ مرتضی زاهد قالیچه را 
تا دم در آورد و گفت: آقا این هدیه است، به روي من نیاورد که دزدم. فقط یک کلمه به من گفت: جوان
پاك زندگی کن. از فرداي آن روز می گویند: یکی از کسانی که پشت سر شیخ مرتضی زاهد نمازش ترك 
نمی شد، همین جوان دزد بود. آدم با اخلاقش خیلی کارها می تواند انجام دهد. پدر و مادر در خانه علاوه بر 
عمل دینی، باید اخلاق دینی هم داشته باشند.
سست شدن پیوندها
پیوندها سست شده است، خانواده مورد هجوم قرار گرفته است. خانواده اي که محل تربیت سرباز براي دین 
خدا است را باید حفظ کرد. یکی از چیزهایی که در تحکیم خانواده بسیار مهم است وقت گذاشتن براي 
یکدیگر است، با همدیگر بگویید و بخندید. میانگین صحبت خانواده ها در ایران می دانید چقدر است؟ 
میانگین صحبت خانواده ها 19 دقیقه است، این خیلی کم است. از سر کار که می آید، جلوي تلویزیون لم 
می دهد یا روزنامه می خواند. پیغمبر اکرم فرمود: (جلوس المرءِ عند زوجها) اگر مردي پیش زنش بنشیند،خیلی محبوب است. امام باقر علیه السلام فرمود: (تَعاطَفوا) با همدیگر عطوفت داشته باشید و ( تألّفوا) الفت و

انس بگیرید. گاهی حضرت زهرا و امیرالمومنین در باغ حضرت غذایشان را می خوردند. با یکدیگر شوخی

می کردند، براي همدیگر وقت می گذاشتند، با احترام پدر و مادر یکدیگر را صدا می زدند. در خانه اي که

پدر و مادر به هم احترام می گذارند، بچه ها به هردو احترام می گذارند ولی وقتی پدر و مادر در خانه حرمت

یکدیگر را نگه نمی دارند، بچه ها حرمت هیچ کدامشان را نگه نمی دارند. امیرالمومنین و حضرت زهرا هر

موقع یکدیگر را صدا می زدند، حضرت زهرا می فرمود: یا اباالحسن. امیرالمومنین صدا می زد، دختر پیغمبر.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هر موقع وارد خانه می شدم، «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ

وَ الْأَحْزَان» زهراء غم را از دل من برمی برد. در طول 9 سالی که با زهرا زندگی کردم، «لَا أَغْضَبَتْنِی وَ لا

أغضَبتُها» یک بار من را غضبناك نکرد، من هم او را غضبناك نکردم. یک بار دل من را نشکست، من هم دل

او را نشکستم. مرحوم علامه ي طباطبایی می گفت: من 40 سال با این زن زندگی کردم، یک بار کاري نکرد

که من در ذهنم باشد که اي کاش یک کار دیگري انجام می داد؛ یعنی قلق همسرش را به دست آورده بود و

طبق همان رفتار می کرد. ایشان می گفت: در واقع تفسیر با عظمت المیزان را دو نفر نوشتند. یکی خودش

و دیگري خانمش. خانمش ننوشت اما پشتیبان او بود. وقتی خانم ایشان از دنیا رفت، علامه تا سه سال هر

روز سر قبر ایشان می آمد. بعد از سه سال چون پیر و مریض شده بود در هفته یکی دو مرتبه می آمد.

ایشان خیلی گریه می کرد. می گفتند: آقا این قدر گریه نکنید. می گفت: وقتی یاد مهربانی ها و فداکاري

هاي او موقع درس خواندن یا نوشتن المیزان می افت م نمی توانم آرام بنشینم. پیوند بین اعضاي خانواده با

یکدیگر باید محکم باشد، این خودش حفظ کنندة بچه ها است. وقتی رفاقت و بگو و بخند بیشتر شود،

فرزندت به جاي آنکه سراغ رفیق اش برود، سراغ تو می آید.

سومین مطلب براي حفظ خانواده: فضاسازي

پیغمبر اکرم فرمود: پدر و مادرها «افْعَلُوا الْخَیْر» خودتان اهل عمل باشید. بعد فرمود: «وَ ذَکِّرُوهُم باالله» بچه

ها را متوجه خدا کنید، یعنی فضاي خانه را، فضاي یاد خدا کنید کما این که فضاي یاد خدا را می شود

فضاي غفلت کرد. فضا سازي، یکی از راه هاي تربیت غیر مستقیم است که بسیار موثر است. خانه اي که سه

هزارتا شبکۀ ماهواره اي در آن است که 30 تا شبکۀ سالم در آن نمی توان پیدا کرد تا با زن و بچه ببینند،

این خانه، فضاي غفلت از خدا است یا فضاي ذکر و یاد خدا؟ نوجوان 13 ساله اي در نامه اي نوشته بود: چند

ماه است مبتلی به یک عادت معصیت شده ام، یک گناهی براي من عادت شده است، بیچاره شده ام. می

گفت: این عادت از زمانی شروع شد که داخل اتاق خوابیده بودم. پدر و مادرم گمان می کردند که من خوابمو در اتاق به سمت تلویزیونی که متصل به ماهواره بود، باز بود. می گفت: فیلمی را دیدم که پدر و مادرم

مشغول دیدنش بودند. می گفت: آن گناه، از دیدن آن فیلم شروع شد که به شدت تحریک شدم و الان دارم

بیچاره می شوم. 13 سالش است و شاید هنوز به بلوغ نرسیده باشد. به این فضا، فضاي غفلت می گویند اما

فضاي خانه ها را می شود فضاي ذکر و یاد خدا کرد، «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُه» خانه

هایی که براي آسمانیان نور می دهد. پیغمبر فرمود: همان گونه که وقتی آسمان را در شب نگاه می کنید،

بعضی از ستاره ها پرنور و بعضی کم نور هستند. آسمانیان وقتی زمین را نگاه می کنند، بعضی از خانه ها پر

نور و بعضی کم نور هستند، بعضی ها تاریک است و اصلاً به چشم ملائکه نمی آید. آن خانه هایی که نور

دارد ولو کم نور، خانه هاي ذکر است. کاري کنیم که خانه هایمان به چشم آسمانیان بیاید. اگر بلایی در این

خانه آمد، برایمان دعا کنند.

حافظ چقدر قشنگ می گوید:

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پاي فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

طوري زندگی کن که ملائکه برایت دعا کنند و بگویند: خدایا ما این را می شناسیم، آدم خوبی است. حالا

یک چیزي از دستش در رفته است. در اصول کافی روایتی از پیغمبر اکرم نقل شده است که فرمودند: «نَوِّرُوا

بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ، وَ لَاتَتَّخِذُوهَا قُبُورا کَمَا فَعَلَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصَارى» خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی

کنید. پدر و مادر عزیز، گاهی مواقع صداي قرآنت بالا برود، صداي دعایی که می خوانی بالا برود. اگر بچه

ببیند که پدرش قرآن می خواند، مادرش دعا می خواند و اشک می ریزد، بالاترین تربیت براي او است.

پیغمبر فرمود: خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید تا مانند قبرستان سرد و تاریک قرار نشود آنچنان

که یهود و نصاري این کار را کردند. یهود و نصاري چه کار کردند؟ حضرت فرمود: «صَلَّوْا فِی الْکَنَائِسِ وَ الْبِیَعِ،

وَ عَطَّلُوا بُیُوتَهُم» عبادت شان را در کلیساها و کنیسه ها انجام دادند و خانه هایشان را تعطیل کردند. پیغمبر

فرمود: مبادا شما این کار را کنید. همۀ عبادتتان را در محافل عمومی انجام ندهید، در خانه هایتان نیز انجام

دهید. یکی از آسیب هایی که متوجه ما است و هواسمان را باید جمع کنیم، همین قرآن خواندن هایی است

که بعد از نماز مغرب و عشاء تقریباً در همۀ مساجد کشور اجراء می شود. یک صفحه قرآن خوانده می شود

که اگر در روز کسی نرسید قرآن بخواند، شب که براي نماز مغرب و عشاء به مسجد می آید، قرآنش را

بخواند. آن کسی که بانی این سنت بود، این قصد را داشت اما این می تواند یک آسیب باشد. حاج آقا، قرآن

خواندن هم آسیب دارد؟ نه، ولی این آسیب را دارد که شما در مسجد قرآن بخوانی و دیگر در خانه ات

نخوانی. پیغمبر فرمود: مبادا کاري که یهود و نصاري کردند، شما انجام دهید. عبادت هایتان را فقط در معابد

عمومی انجام ندهید. ما نماز جماعت هایمان را که در مسجد می خوانیم، عزاداري ها و سینه زنی هایمان رامسجد می آییم، جشن هاي معصومین را مسجد می آییم، حدیث کساء، دعاي کمیل و دعاي ندبه را در

مسجد می خوانیم، پس خانه چه می شود؟ این همان چیزي است که پیغمبر اکرم فرمود: این کار را نکنید.

مرحوم فیض کاشانی در کتاب محجۀ البیضاة در مورد قرآن خواندن تردید کرده که فتوا دهد در خانه بهتر

است یا در مسجد؟ ترجیح داده است در خانه.

گریز وروضه :

باران رحمت من به خواهرت نزول کن

داداش به جان مادر بچه هامو قبول کن

عون و محمد آقازاده هاي بی بی زینب سلام االله علیها هستند ،سنشون کم بوده است ،زیر پانزده سال،بعضی

روایات داره خانوم،اینها را داخل خیمه لباس نو به تنشان کرد،چشم هایشان را سرمه کشید،به مو هایشان

شانه زد،به بدن هایشان عطر کشید،فرمود:حالا بروید پهلو دایی تان،به دست و پایش بی افتید،اجازه ي

میدان بگیرید، مادر یادتان باشد،اگه دایی قبول نکرد،یادتان نرود،دایی رو به چادر مادرم قسم بدهید،

حسین برات یه دنیا غم آوردم گلام رو با خودم آوردم

ببخش که هدیه کم آوردم حسین ستاره ي عرش برینم

بشنو صداي آتشینم تو دست رد نزن به سینه ام

نقل این است که :خانوم زینب دستاشون رو گرفت: آوردشان جلوي خیمه آقا سید الشهداء فرمود: من داخل

نمی آیم،شما بروید و از دایی تان اجازه بگیرید من اینجا ایستاده ام ، خود زینب بیرون ایستاده،دائم می

گوید خدایا،نکند من سهمی نداشته باشم،بچه ها رفتند داخل و برگشتند،بی بی زینب دید خرابند،چی شد

مادر،سرشون رو انداختند پایین،گفتند:مادر دایی راضی نمی شود.راضی نمی شود!چطور؟دست بچه ها را

گرفت امد داخل خیمه ي ابی عبداالله،صدا زد،من و تو یه قرارایی با هم داشتیم،چه طور وقتی نوبت اکبر می

شود،فوري می گویی برو،وقتی نوبت قاسم می شود،ولو سخت راضی می شوي،حالا که نوبت من شده،نه می

گویی . نمی دانید چقدر حسین گریه کرد.

تو باید امشب با زینب بگی این است،نشست کف خیمه:

حسین غریب مادر حسین...... 

موضوعات مرتبط: محرم، متن سخنرانی، خانواده

 
موضوعات
دیگر موارد